رمان از غرور تا جنون شبنم کرمی (شبنمM73)
عنوان | رمان از غرور تا جنون |
نویسنده | شبنم کرمی (شبنمM73) |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1108 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان از غرور تا جنون اثر شبنم کرمی (شبنمM73) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان راجع به پسری مطیع هوای نفسانی و سنگدل است. پسری که واسه یه شب هیجان دست به هرکاری میزنه حتی به قیمت جونش! پسری به نام کارِن! دختری مغرور، لجباز وخودخواه، دختری عاشق خانواده و موقعیت مالی.. دختری به نام دایانا! کارن و دایانا سر راه هم قرار میگیرن، غافل ازاینکه…
خلاصه رمان از غرور تا جنون
آقا؟ شیرین خانوم پایین منتظر شما هستند! … اکبر مگه نگفتم یه جوری دست به سرش کن … چند بار باید حرفمو تکرار کنم؟ اکبر با خجالت سرشو پایین انداخت و گفت: آقا بخدا هرکاری کردم نرفت. میگن بدون دیدن شما از اینجا نمیرن! کلافه چنگی به موهام زدم! … پوووف! دختره ی سیریش! عجب غلطی کردما! … خیلی خوب تو برو پایین الان میام … اکبر- چشم!
بابسته شدن در لگد محکمی به صندلی میز توالت زدم و با شتاب گوشه ی اتاق افتاد! زیرلب با حرص زمزمه کردم؛ همینم کم بود! یه بچه از یه زن بد! پلک هامو محکم به هم فشار دادم تا از شدت عصبانیتم کم بشه! چندتا نفس عمیق کشیدم و با قدم های شمرده راه خروجی رو طی کردم! شیرین روی کاناپه نشسته بود و داشت آهسته اشک میریخت! تو دلم پوزخندی زدم!
هــه! فکرکرده با اشک ریختن راضی میشم بچه شو نگهداره! آخرین پله هم پایین اومدم. تامتوجه من شد شتاب زده بلند شد و با عجز توی کلامش اسممو صدا زد!! شیرین- کارن! … تو اینجا چیکارمیکنی شیرین؟ مگه نگفتم این دور و بر پیدات نشه؟ … شیرین باهق هق- کارن چرا نمی فهمی؟ من بچه ی تورو توشیکمم دارم! نامرد من همه ی هستیمو به پات ریختم! … کلافه وچندش گفتم؛ بیخود واسه من ادای دخترای آفتاب مهتاب ندیده رو درنیار. یادم نمیاد همه ی هستیتو من ازت گرفته باشم!! بلندتر بهش توپیدم!
- انتشار : 04/05/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
ارزش خوندن داره خیلی پپرهیجان و قشنگ و عاشقانه هست پراز حس های ناب عالیهههه آخرش قشنگ شد….