

دانلود رمان امانت عشق اثر فریده شجاعی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان رمان در مورد سپیده دختری شکننده و خوش طبع است که شیفته پسرخاله خود علی است که به دلیل نامعلومی او را پس می زند ، سپیده خواستگار خوبی دارد و علی او را الزام به این ازدواج می کند …
خلاصه رمان امانت عشق
روز دوشنبه بیست آذر ماه و ساعت دو و پنجاه دقیقه بود .
آن ساعت ریاضی داشتیم .
تا یادم می آید همیشه سر زنگ ریاضی نیم ساعت آخر که می رسید کلافه می شدم .
آنقدر به ساعت نگاه کردم که صدای فریبا بغل دستی ام در آمد :
سپیده چکار میکنی ؟ مرتب خواسم رو پرت میکنی …
پاسخی ندادم چون حق با او بود .
همیشه فکر میکردم ساعت ریاضی خیلی طول می کشد!
آنقدر با اعداد و ارقام کلنجار رفته بودم که کم مانده بود کتاب و دفترم را از پنجره بغل میزم به بیرون پرتاب کنم …
با کشیدن نفس عمیقی سرم را بالا کردم … دبیر ریاضی با موشکافی و دقت به حرکات عصبی ام نگاه می کرد .
چون زیر دید دبیر بودم … آرام نشستم و سعی کردم با دقت بیشتری مسئله ریاضی را حل کنم .
ناگهان صدای خانوم دبیر را شنیدم که مرا مخاطب قرار داد و گفت :
خانم فراهانی اگر اشکالی دارید می توانید بپرسید!
تا آمدم لب باز کنم صدای زنگ دبیرستان بلند شد و من به خاطر ای که مجبور نباشم موضوع را دنبال کنم!
با لبخندی گفتم : اشکالی ندارم متشکرم … و کتابم را بستم .
بچه ها با سر و صدا کیف و کتابهایشان را جمع میکردند
طبق معمول هر روز با میترا از مدرسه بیرون آمدیم .
در حالی که هوای بیرون را استنشاق می کردم به میترا گفتم :
ببین چقدر درحق ما ظلم می کنند و تا این ساعت گرسنه و تشنه نگهمون میدارند
میترا سر تکان داد و گفت : نه که تا الان چیزی نخوردی!
مثل او سرم رو تکان دادم و گفتم : بله بله یادم افتاد ، حرص و جوش ، ریاضی و تاریخ …
در همان لحظه چشمم به ماشین پراید امیر برادر میترا افتاد و به میترا گفتم …
من این رمان رو دوس دارم