رمان امن ترین آغوش دنیا
عنوان | رمان امن ترین آغوش دنیا |
نویسنده | فریده بانو |
ژانر | عاشقانه , هیجیانی |
تعداد صفحه | 415 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | تیم رمان بوک |


دانلود رمان امن ترین آغوش دنیا اثر فریده بانو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان این رمان اجباری در مورد دو خواهر دوقلو به نام های سوگل و سوگند می باشد ، سوگل بی دلیل یک هفته قبل از عروسیش ناپدید می شود ، حال آبروی چندین ساله ی پدربزرگش در میان است و درخواست حامی پارسا و اکنون سوگند ناچار است فقط یه تصمیم بگیرد و آن تصمیم چی می تواند باشد ، خواسته حامی یا آبروی پدربزرگش …
خلاصه رمان امن ترین آغوش دنیا
خانوما جلسه تون تموم نشد ؟
فوری از جام بلند شدم سلام زیر لبی گفتم اما مثل همیشه سلامم بی جواب موند زیر چشمی نگاهی به پارسا نامزد خواهر دو قلوم انداختم …
یه مرد قد بلند چهارشونه قیافه ی اونطور اسطوره ی نداشت اما از تک تک حرکاتش معلوم می شد که یه مرد پر جذبه هست …
همین برخورداش ازش یه مرد جذاب برای دخترا ساخته بود و اون صدایی که موقعی که صحبت میکرد بمو خشدار که حاصل از کشیدن سیگار بود و اون بوی گس رودیگز …
همه ی اینا دست به دست هم داده بود …و این مرد و جذاب و قابل احترام کنه … که منم جزوه کسایی بودم که ناخداگاه ازش حساب می بردم و احترام میذاشتم بهش …
3ماه می شد که نامزد خواهرم شده بود ولیهنوز برای من غریبه تر از هر غریبه ی بود دوباره با اون صدای خشدارش گفت : هنوز تشریف نبردین ؟
کیفم و برداشتم دستی به مقنعه ام کشیدم … گفتم الان میرم جیک ندا هم در نمی اومد از کنارش رد شدم و دوباره اون بوی وحم انگیزه رودیگز پیچید توی دماغم …
ندا هم ازدنبال من اومد … از دید پارسا که دور شدیم … هر دو نفس راحتی کشیدیم
سوگند اگه قیافه هاتون انقدر شبیهه هم نبود باورم نمی شد که با اون سوگل اتیش پاره خواهر باشی اونم از نوع دوقلویش.
شونه ی بالا انداختم گفتم : درست من و سوگل از لحاظ قیافه یه سیبی هستیم که انگار از وسط نصف کردی اما اخلاقامون نه
من بخاطر بیماره ی که دارم کم تر تو فعالیتها شرکت میکنم اما سوگل از همون بچگی بیشتر تو چشمه بقیه بود و شیرین زبانیشم باعث می شد تا همه دوسش داشته باشن
خیلی جالبه اخه … البته همه که مثل هم نمیشن …
- انتشار : 20/08/1398
- به روز رسانی : 20/09/1403
خیلی شُل و وِل بود واقعا