رمان انتخاب دوم
عنوان | رمان انتخاب دوم |
نویسنده | وانیا_ب |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی |
تعداد صفحه | 430 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان انتخاب دوم اثر وانیا_ب به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستانی در مورد يک انتخاب؛ انتخابی که اولويت اول نيست! خيلی سخت است دوم باشی؛ برای کسی که تمام دنيایت را با فکر به او ساختی ولی انتخاب جايگزينش باشی، روایت ازدواج وحید و یلداست در حالی که وحید دلش جای دیگری است …
خلاصه رمان انتخاب دوم
بالبخند به حیاط رفتم خدا این لبخند زورکی رو ازم نگیره که بدجور به کارم میاد تو این روزا. دلم برای بابا، برای نسیم و خنده هامون تنگ بود خیلی. روزا تو همین حیاط تاصبح بیدار میموندیمو از آرزوهامون حرف میزدیم… از خواسته هامون… اینکه با هم گالری میزنیم مشهور میشیم، دو تا برادر دوقولو گیر میاریم که عاشقمون شن، باهم تویه خونه زندگی میکنیم حتی قیافه شوهرامونم حدس میزدیم… نسیم میگفت من یه دختر میارم تو یه پسر…
یه کاریم میکنیم عاشق هم شن… چقدر اون روزا بیخیال میخندیدیم…. دلم برای آتیش سوزوندن با فرید تنگ بود. دلم براش تنگ بود… همون بی معرفتی که منو زیادی میدونست تو خونه اش… همونی که عاشق کس دیگه ای بود و منو نمیخواست… همونی که من در آرزوی این بودم یه گوشه تو قلبش رو تصرف کنم… یه آرزویی که عجیب خواستنی و غیر قابل وقوع بود… صدای اذان بلند شد بی اختیار بغضم شکست. این روزا زیادی دل نازک
شده بودم. یعنی اگه بابا اینجا بود میذاشت اینجوری یکی یه دونه اش اشک بریزه؟ اگه بود خیلی چیزا فرق میکرد. من نگران مامان نبودم… اگه بود و وحید میدید که بی کس نیستم هیچوقت باهام اونجوری برخورد نمیکرد… اگه بود ترس از جداشدن نداشتم، ترس تنهایی نداشتم… چند نفر زندگیشون مثل منه؟ چند نفر آرزوی آغوش باباشونو دارن مثل من؟ سرمو رو به آسمون بالا گرفتم… لبامو به هم فشار دادم تا از این درد لعنتی تو قلبم داد نزنم …
- انتشار : 06/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
واقعا هر سه رمان وانیا محشره
کاش یه راه ارتباطی با نویسنده بود
عالی بود
عالیه عالی دوبار خوندمش ،حتما بخونیدش