رمان اندوه بی پایان عشق
عنوان | رمان اندوه بی پایان عشق |
نویسنده | فاطمه باقری |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1054 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان اندوه بی پایان عشق اثر فاطمه باقری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نرگس در پناه مادری دلسوز، در کنار پدری که درگیر اعتیاد است و برادری دائم الخمر که از آزار و اذیت آن ها در امان نیست زندگی میکند، در بحبوحه پیروزی انقلاب برای بهتر شدن اوضاعی که درگیرش است دور از چشم خانواده وارد گروه های سیاسی میشود و …
خلاصه رمان اندوه بی پایان عشق
دو هفته گذشته بود و تو این هفته همه چیز در آرامش بود. انگار یه جور رویا بود برام. بابا همش در زیر زمین بود. حتی با ما غذا هم نمیخورد. رامین به مهمونی میرفت ولی کاری به کار من نداشت. رامین که یکی از اراذل و اوباش محله بود نمیدونم شهاب چه بلایی به سرش آورد که اینجور تغییر کرده بود. گروه دوباره شروع به فعالیت کرده بود من و طاهره هم به بهانه کلاس های تقویتی نزد بچه ها میرفتیم. به خاطر اتفاقی که دفعه قبل افتاده بود سعید و طاهره با هم کار میکردن که اگه مشکلی برای طاهره افتاد سعید کمکش کنه.
هر چند که من میدونستم که دلیل اصلی با هم بودنشون چیزه دیگه ای هست. تظاهرات و شورش در خیابان ها بیشتر و بیشتر میشد. مردو زن پیر و جوان، حتی پسرای ۹-۸ ساله وارد خیابان ها میشدند و شعار مرگ بر شاه سر میدادن شعار آزادی، شعار اینکه شاه باید برود. شورش ها به جایی کشیده شده بود که مردم به بانک ها و سینماها و کاباره ها حمله کردن. به خاطر نداشتن سلاحی، تعداد زیادی به دست مامورها رژیم به شهادت میرسیدن. چند باری من هم به همراه طاهره و سعید در میان این مردم قرار گرفتیم. حس
خوبی بود. دفاع از چیزی که بهش اعتقاد داری باعث میشد برای رسیدن بهش بیشتر بجنگی. ترسم کمتر شده بود و جسارتم بیشتر … جسارتم تا حدی شده بود که کار نوشتن اعلامیه ها رو داخل اتاقم انجام میدادم و هر روز تعدادی رو داخل کیفم پنهان میکردم تا بعد از مدرسه به دست بچهها برسونم. بعداز کلاس به سمت خانه تشکیلاتی رفتیم. اعلامیه ها را کیفم خارج کردمو بین بچه ها تقسیم کردم. از طاهره و سعید خداحافظی کردمو به سمت اتاق رفتم سمانه تنها بود و در حال کپی کردن نوارها بود. _سلام. سمانه: سلام عزیزم ...
- انتشار : 09/06/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403