رمان باد در دست خاتون
عنوان | رمان باد در دست |
نویسنده | خاتون (نویسنده اختصاصی رمان بوک) |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 22 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |


دانلود رمان باد در دست اثر خاتون (نویسنده اختصاصی انجمن رمان بوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
دنیا، دنیای نرسیدنها است، دنیای نشدنها، دنیای حسرتها، آرزوهای محال. در این دنیا یکی پی درس و دانشگاه است. یکی درگیر ازدواج و آیندهاش. دیگری به دنبال گرفتاریها و مکافات روزانهاش. در این میان پیرمردی روستایی در گیر و دار برآورده کردن آرزوی ناز بانویاش دربهدر شهر میباشد، آرزویی عجیب، کوچک و محال…
خلاصه رمان باد در دست
می توانم لقب برازنده ی آدمکش را دو دستی تقدیم گرمای تابستان بنمایم. پشت دستی روی عرق نشسته بر پیشانی ام میکشم و وارد چهارمین مغازه می شوم. خنکای باد کولر عرق از صورتم می رباید و لبخند را کادوپیچ شده تقدیم لبانم میکند، اما حیف و صد حیف که زندگی من؛ همیشه و همه جا این کادوها را بدون باز کردن پس فرستاده است.
بیخیال شانه ای بالا می پرانم و چشمانم را دورتادور مغازه به گردش در می آورم. نگاهم به مثال میخی آهنین روی سنگ براق و مشکی رنگ کوبیده می شود. با دیدنش لبانم به خنده کش می آید و نزدیکتر می شوم. شاید اگر آدم نرمالی بودم، اگر که زندگی نرمالی داشتم؛ الان به جای این لبخند مضحک بغض در راهروی گلویم لم می داد!
دستی رو سنگ صاف و بدون طرحش میکشم که فروشنده با خوشرویی نزدیکم می آید … سلام قربان خوش اومدید … اینبار نگاهاش را معطوف سنگ می نماید و سپس ادامه می دهد: سنگ خیلی خوبی. قدمت زیادی هم داره. الحق که خوش سلیقه اید … چشمانم گرد می شود و لبانم به معنای چیزی در مایه های پوزخند و کج خند درهم آمیخته شده به بالا منحنی می گردد. هرگز برای صدم ثانیه هم از مغزم خطور نمی کرد که شهر و روستا آنقدر با هم متفاوت باشند!
- انتشار : 26/04/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
خیلی قشنگه خاتونی