دانلود رمان بازیگر اثر رویا رستمی (روها)
دانلود رمان بازیگر از رویا رستمی (روها) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
تپش بازیگر تئاتراست او عاشق آریو سوپراستار سینماست. اون طبق یک نقشه بالاخره به آریو نزدیک میشود این در حالی که متوجه میشود عمویش سپهر تمام مدت با آریو دوست بوده و مانع دیدار تپش و آریو میشده …
خلاصه رمان بازیگر
از زیر در دید که دعوت نامه را داخل فرستاد. اما هیچ تلاشی برای برداشتن نکرد. به پوستر بزرگی که مقابل بود نگاه کرد. از این زن متنفر بود. از همه زن های بور و بلوند دنیا متنفر بود. زخم یکی از آنها جوری رو تن خراش انداخته بود که تا صدسال هم خوب نشود. تیر های دارت را برداشت و درست چشمان عسلی رنگ را هدف گرفت. -برو بدرک. تیر را پرتاب کرد. تیر درست وسط مردمک چشم خورد. -حالم ازت بهم میخوره. تیرهای بعد لب ها، پیشانی، چانه و… را نشانه گرفت. کار هر روزش بود. دل خنک میشد. هر چند اگر روزی
دوباره با او روبرو شود خاک سیاه مینشاندش شانس آورد که فرانسه ماند و پایش را به ایران نگذاشت. خسته خودش را رو مبل پر کرد. شاید بهتر بود بعداز اتمام این فیلم یکی دو ماهی استراحت کند. خسته بود. دلش مسافر میخواست. کمی سر و صدا و آواز. چند تا دوست پایه و از همه مهمتر کمی خنده. صدای زنگ نگاهش را به در کشاند. پوفی کشید و بلند شد. دعوت نامه را از رو زمین برداشت و درون کشو میز کوچکی که کنار در بود هل داد. از چشمی کوچک روی در با دیدن او در را باز کرد. لبخند زد و گفت: چطوری
رفیق؟ سامیار دستش را به دست آریو کوباند و گفت: خسته این تئاتر لعنتی همه جون آدمو میگیره. سامیار که داخل شد، آریو در را پشت سرش بست. -پیداست چقدر خرابی بشین برا چایی میارم. سامیار خودش را رو مبل ولو کردو گفت: تیامین کجاست؟ تا نیم ساعت پیش بودش، رفت، میاد. آریو کتری برقی را پر از آب کردو به برق زد. کاسه تخمهای که تیامین پر کرده اما رو اپن جا گذاشته بود را برداشت و کنار سامیار نشست. کاسه را جلوی سامیار گذاشت که با اعتراض گفت: پیش دستی کو؟ -بریز این زنه فردا میاد تمیز میکنه …