رمان باغ ممنوعه
عنوان | رمان باغ ممنوعه |
نویسنده | پردیس شریعتی |
ژانر | ترسناک , هیجانی |
تعداد صفحه | 84 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | تیم سایت رمان بوک |


دانلود رمان باغ ممنوعه اثر پردیس شریعتی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان راجع به دختریه که به باغ رو به روییشون مظنون می شه و از سر چموشی و بازیگوشی می خواد سر از غیب این باغ در بیاره که چرا همیشه در باغ با زنجیر و قفل بسته اس ، چرا تو این سالها تا حالا ندیده کسی حتی یه بار واردش بشه ، اصلا داخل این باغ چی هست و کلی سوال دیگه که دختر نمی دونسته که پشت در این باغ چه پیشامد خوفناکی در حال وقوعه و وقتی میفهمه که دیگه توی دردسر افتاده …
خلاصه رمان باغ ممنوعه
آخ جون … از خوشحالی کف دوتا دستامو به هم زدم و پریدم هوا … بابا از حرکتم خنده اش گرفته بود! بابا … خیلی خب حالا دختره ی گنده خجالت بکش مثل بچه ها بالا و پایین می پره! آخه خیلی خوشحالم خیلی وقت بود که دلم هوای باغو کرده بود … در ضمن دلمم واسه ی گلنار و الهه خانوم و حاج حسین خیلی تنگ شده!
مامان که از آشپزخونه اومده بود بیرون گفت : راست می گه منم خیلی دلم تنگ شده براشون! خوب شد که برنامه گذاشتیم بریم باغ درسته که امسال تنهاییم و خاله اینا نیستن باهامون ، ولی هم ما دلمون تازه میشه هم الهه و حسین آقا. یاد سال قبل افتادم که با خاله اینا رفته بودیم باغ … چه تعطیالت مسخره ای!
با وجود اون رهای افاده ای اصال بهم خوش نگذشت چه خوبه که امسال خاله اینا نیستن … از فکر خودم خنده ام گرفته بود که بابا گفت : پس وسایلو کم کم آماده کنید که پس فردا راه بیافتیم … هر چیزی که الزم دارید بردارید چون به احتمال زیاد نصف تابستونو اونجا بگذرونیم!
خوشحالیم دو برابر شد … من هیچ وقت از اون ده قدیمی و باغش خسته نمی شم. درسته که باغ ما تقریبا یه جای دور افتاده بود، یعنی از کل ده جدا بود وتقریبا پیاده نیم ساعت طول می کشید، ولی کسالت بار نبود بلکه یه هیجان خاصی داشت …
- انتشار : 13/05/1398
- به روز رسانی : 20/09/1403