رمان باوان
عنوان | رمان باوان |
نویسنده | رویا نیکپور |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1067 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان باوان اثر رویا نیکپور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
همتا که بر اثر تصادف، بخاطر گذشتهای که داشته مغزش تصمیم به فراموشیِ انتخابی میگیرد حالا او نه میداند چه کسی هست و نه اینکه به کجا تعلق دارد! یک زندگی جدید برای خودش میسازد و از صفر با خودِ جدیدش، یک آدمِ بدون گذشته شروع میکند چون هیچ چیز از گذشته به نظرش واقعی نمیاید! تا اینکه آدمهایی از گذشتهش به زندگیش میان و انتخابهایش را تحت الشعاع قرار میدهند …
خلاصه رمان باوان
«دورترین نزدیک» صمیمیت چیز عجیبیه عجیب تر از اون نزدیکی و عجیب ترین هم بیرون اومدن از پیله تنهایی و دوستی گاهی اون قدر زجرآوره که فقط میخوای ازش فرار کنی و تنها باشی اما گاهی از تنهایی خسته شدی و فقط خودت و خودت بودن اذیتت میکنه که میخوای فقط یکی باشه که باشه نره، بمونه، بمونی، مهم نیست کی، فقط باشه نذاره خودت باشی و خودت عجیبه که گاهی با تمام قوا از این صمیمیت عجیب لعنتی فرار میکنی و
گاهی برای رسیدن بهش حاضری هر کاری کنی. من اما یه حسم بین این دو. یک پارادوکس از خواستن تنهایی و فرار از با خود بودن. من تنهایی رو نیاز دارم تا برای خودم باشم.توی خیالات خودم فکر کنم و برای خودم یک گذشته بسازم به گذشته که مختص خودمه مال! خودم یه آدم باشم. یک آدم واقعی، با یک گذشتهی واقعی و اتفاقات واقعی. اما نمیخوام با خودم تنها باشم و فکر کنم که من کی بودم که من هر چی هستم، نبودم. همینم که الان تنها
و بی پناهم. از طرفی سعی میکنم به آدم ها نزدیک شم و از طرف دیگه نمیخوام به کسی نزدیک شم و زندگی، پیچیده ترین حادثهی گم شدگی. میگذره و آدما میان جاشون رو توی قلبت پیدا میکنن بدون اینکه بفهمی یا حتی بخوای… درست پنج روز بود که به هر روشی سعی میکردم با بیبی حرف بزنم و رضایتش رو بگیرم تا به این مسافرت نرم اما مرغ بیبی یک پا داشت حرفش عوض نمیشد نه! درست مثل مریم، زمانی که اجازه نمیداد …
- انتشار : 24/03/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403