دانلود رایگان رمان باورم کن اثر آرام رضایی
دانلود رمان باورم کن اثر آرام رضایی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
آنید کیان دانشجوی مهندسی کشاورزی، یه دختر شمالی است که کرج درس می خونه، به خاطر توصیه ی یکی از استاد ها که پیشنهاد داده بود که برای بهتر یادگیری درس، بهتره کار عملی انجام بدن و به طور مستقیم روی گل و گیاه کار کنن، بنا به عللی، آنید تصمیم می گیره که به عنوان یه پرستار برای یه خانم سالمند توی یه خونه ی بزرگ که وسط یه باغه کار کنه، با این هدف که بتونه از باغش برای یادگیری رشته اش استفاده کنه، آنید مخصوصا” دنبال خونه ای می گرده که بدون عنصر ذکور باشه و خونه خانم احتشام بهترین جاست، چون سالهاست که بچه های خانم احتشام خارج از کشور زندگی می کنن، همه چیز خوب پیش میره تا روزی که آنید از مرخصی میاد و …
خلاصه رمان باورم کن
مامان … مامان… آنید با قیافه ی آشفته و در هم در حالی که مقنه اش و کج روی سرش گذاشته بود، از اتاق بیرون اومد. مامان جون پدر و مادرت جوراب من و پیدا کن … به خدا دیرم شده … الانه که بابا جیغ بکشه. مامان: آخه دختر من 100 بار بهت نگفتم وسایلتو سر جاش بذار که راحت بتونی پیداش کنی. آخه چقدر سر به هوایی؟
من الان جورابتو از کجا پیدا کنم آخه … آنید از گردن مادرش آویزان شد و چشمهاش و ریز کرد و با التماس و صدای بغض کرده گفت: مامان جون قربونت برم از الان گوش می کنم و مرتب میشم … این یه بارو برام پیدا کن ماشینم رفت … مادر که دلش به حال دخترک سوخته بود، با لحنی ملایم تر گفت:
خوب حالا خودتو لوس نکن … دستتم از دور گردنم باز کن که خفه شدم … تو جا جورابی دیدی؟ آنید با صدایی که کمی شرمساری در آن احساس می شد، خیلی آرام گفت: دیدم اما جورابه تمیز نبود … همش کثیف بود. مادر سریع به طرف آنید برگشت و با عصبانیت گفت: بازم جورابات و کثیف گذاشتی اونجا؟ مگه بهت نمیگم بشورشون؟ حداقل بده من بندازم تو ماشین …
اولین رمانی که تو ۱۵ سالگی خوندم و بعد از اون بود که عاشق رمان خوندن شدم. ینی بدون اغراق میتونم بگم بیشتر از ۱۰۰ بار تا حالا خوندمش و خط به خطش حفظم و بعد از ۶ سال هنوزم ذرهای از علاقهام بهش کم نشده . قلمت مانا آرام رضایی♡♡
بهترین رمانه
حالا بسم الله🤣🤣🤣🙏🙏🌹🌹
عالی نیست ،خوبه
چند سال پیش خوندمش چون تعریفشو زیاد شنیدم ولی واقعا به خاصی اون چه که ازش شنیدم نبود
جز رمان هایی که چندین بار خوندمش
خیلی عالیییی
یکی از زیباترین رمان های که خواندم بود،عالی بود آرام رضایی عزیز✌️🌼
جزء اولین رمانهایی که خوندم حدود ده دوازده سال. دو سه بار خوندمش قشنگه👏🏻
من وقتی ۱۲ سالم بود این رمان رو خوندم یادش بخیر لپم رو از داخل گاز میگرفتم تا مامانم صدای خندمو نشنوه😂
😂😂آخی چقد مرور خاطرات شیرینه☺️
1700 صفحه الکی تو ۵۰۰ صفحه میشد جمعش کرد نصفش متن آهنگ و چرت و پرتای خوددگیری دختره بود صد هزار بار هم این “خلاصه با شوخی و خنده رفتیم فلان” تکرار شده بود یعنی لوووووس لوووووس
بنده هم موافقم
رمان خیلی خیلی خیلی الکیییییی طولانی بود و بعصی از وقایعش واقعا غیر قابل باور بودن
رمان خوبی بود 200 صحفه طو کشید تا باهاش ارتباط بگیرم اما زیبا بود
این رمان خیلی قشنگیه
این رمان از بهترین رمان های ارام رضایی عزیزه . و واقعا ارزش چندین بار خوندن رو داره
پیشنهاد میکنم اثار دیگه ایشون رو هم بخونید قلم بسیار گیر و زیبایی دارن
این رمان خیلی جذاب بود طولانی هست اما خوب انقد گیرا هست که من خودم تو یه روز همشو خوندم ولی بین این همه رمانی که خوندم ابن واسم جالب بود که توجه نویسنده تو همه نکات داستان بود هم شخصیت های فرعی هم زندگی روزمره شخصیتها هم عاشقانه هاشون و هم خاطره ها و ماجرا ها نمیدونم منظورم و میرسونم یا نه ولی بعضی نویسنده ها اونقد تو بعضی قسمت ها غرق میشن که اونای دیگ انگار سر سری جمع بندی شده ولی اینجا آنقدر همه چی کامل جالب بود بیشتر از همه طنز دلنشینی که داشت من واقعا با این رمان خندیدم
اصلا چی بگم که زبونم از این همه زیبایی قاصره
چقدر عالی بود و چقدر اخرش عالی تموم شد.
دست نویسندش طلا که حال دلمونو با این رمان کوک کرد😍
این رمان فوق العاده ست اینقدر خوبه که تو سالی که واسه اولین بار خواندم سه بار خواندم هر از گاهی دوباره میخونم یعنی جوری که همشو حفظم فکر کنم بیشتر از ده بار خواندم البته از جایی که باپسره میرن کلبه تازه موضوع جالب میشه
این رمان عالیه .خیلی زیبا وخنده داره…من دوسال پیش خوندم
زمانی که دبیرستانی بودم این رمان رو خوندم.یادش بخیر موقع امتحانات پایان ترمم بود.یواشکی میخندیدم که مامانم صدامو نشنوه😂
رمان خیلی قشنگیه.خیلی خنده داره و زیبا توصیف شده همه چیز.
ممنون از نویسنده عزیز