رمان بن بست 17 p*e*g*a*h (پگاه)

عنوانرمان بن بست 17
نویسندهp*e*g*a*h (پگاه)
ژانر عاشقانه , معمایی , هیجانی
تعداد صفحه1049
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان بن بست 17 اثر p*e*g*a*h (پگاه) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان در مورد دختری سر زنده و شاداب به نام ترنج است، که به همراه مادرش با خانواده پدری (مامان بزرگ و پدربزرگ و عمو و سه پسرش در خونه باغ بن بست ۱۷ زندگی می‌کنند) روز عقد و ازدواج ترنج با میلاد عشق و نامزد ۵ ساله اش، آقای داماد اعتراف می‌کند که او را دوست ندارد و مراسم را بهم میزند! یکی از پسر عموهای ترنج به نام یاسر که کاپیتان است پیگیر میلاد و ماجرا می‌شود …

خلاصه رمان بن بست 17

از تاکسی پیاده شدم و هزار دفعه بسم ا… گفتم خودم می‌تونستم حدس بزنم که با وجود آرایش بازم رنگم به شکل تابلویی پریده. مانتوم رو مرتب کردم. دستی به روسریم کشیدم و برای بار هزار و یکم بسم ا… گفتم به میلاد اس ام اس دادم که رسیدم به دقیقه نکشیده بیرون اومد صورتش خندون بود. -خوش اومدی عزیزم. عرق زیر بغلم عصبیم کرده بود نگاهی به سر در کافی شاپ انداختم. -دیر کردم؟ دستم رو گرفت. -نه خوشگل من. به موقع اومدی بیا بریم. دستش رو کشیدم. -من خیلی استرس دارم میلاد. با محبت

نگام کرد و گفت: بیا بریم تو جوجه‌ی استرسی. نزدیک در که شدیم دستم رو از بین انگشتای سختش نجات دادم و گفتم: ولم کن. زشته این جوری. با سماجت مجدداً دستم رو گرفت، این بار محکم تر. تو مال منی این چیزی نیست که بخوام مخفیش کنم. از کسی هم خجالت نمی‌کشم. تمام تنم ضربان شده بود نمی‌تونستم نفس بکشم قبل از این که در رو باز کنه تو چشمام نگاه کرد و گفت مامانم قراره با کسی که دوستش دارم و می‌خوام باهاش ازدواج کنم آشنا شه. فقط همین نه کم نه زیاد من تصمیمم رو گرفتم و انتخابم رو کردم. اینقدر

استرس نداشته باش. آب دهنم رو قورت دادم. -استرس ندارم. فقط الانه که جون بدم. خندید و منو بیشتر به خودش نزدیک کرد و گفت: تو فقط با یه مامان و بابا طرفی من چی بگم که یه لشکر جلوم ایستاده؟ با هم دیگه وارد کافی شاپ شدیم و مستقیم به سمت میزی که یه خانوم چادری میانسال نشسته بود رفتیم با دیدن ما از جاش بلند شد با خجالت سلام کردم لبخند مهربونی زد و گفت: سلام به روی ماهت عروس خانوم. و بعد بغلم کرد حصار دستاش آروم و خوشبو بود استرسم از بین رفت. انگار مامان خودم بغلم کرده بود …

دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است

دیدگاه کاربران درباره رمان بن بست 17 p*e*g*a*h (پگاه)
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Bomrag
Bomrag
1 سال قبل

حیف وقتی‌ که برای خوندن این گذاشتم

شیلا
شیلا
1 سال قبل

عالی بود ارزش خوندن داره

Bomrag
Bomrag
1 سال قبل

از‌ اون رمانایی بود که از سر بیکاری مجبور بودی بخونی چیزی نبود که ذهن آدمو مشغول کنه یا هیجان داشته باشی ، به درد کسایی که زیاد رمان خوندن و دیدن نمی خوره چون واقعا دهن پر کن نیست

سحر
سحر
1 سال قبل

خیلی جذاب بود.خانم پگاه یکی از نویسنده های دغدغه منده..
هدف داره برای سرگرمی ی چیز هردمبیلی ننوشته. سوژه رمانهاش افرادی هستن ک ب ناحق در حقشون کم لطفی شده و ب اندازه کافی بهشون توجه نشده و حتی ب حاشیه رونده شدن..چقدر این دغدغه مند بودن دوست داشتنیه..الان ک همه رمانهای خانم پگاه عزیز رو خوندم موندم دیگ چی بخونم ک نثر قوی و روان و جذابی داشته باشه..ن خیلی الکی پیچیده کنه ن ی رمان ساده بنویسه…اگ نویسنده دیگ ای مثل خانم پگاه میشناسید لطفا معرفی کنید

Lovely
Lovely
1 سال قبل

جز رمان های خاص و بسیار زیبا که در ذهن موندگار میشه

شادی
شادی
2 سال قبل

بسیار بی سر و ته.مشخص نبود هدف نویسنده چی بوده اصلا.

Sparrow
Sparrow
2 سال قبل

رمان قشنگی بود
کلا رمانای پگاه عالین