رمان تازیانه و عشق
رمان تازیانه و عشق رمان تازیانه و عشق

رمان تازیانه و عشق

دانلود با لینک مستقیم 2 1
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
رمان تازیانه و عشق
نویسنده
شیوا بادی
ژانر
عاشقانه , اجتماعی
ملیت
ایرانی
ویراستار
رمان بوک
اگر نویسنده یا مالک 'رمان تازیانه و عشق' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود رمان تازیانه و عشق از نویسنده شیوا بادی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم

فرگل و شهاب زمان زیادیست که دلباخته هم هستن ، ولی برادر فرگل به نکاح اونها خشنودی و رضایتی نداره ، بعد از این که تقلای اونها برای وادار کردن برادر فرگل بی نتیجه می مونه ، آنها قصد می کنند که پنهانی ازدواج کنند و فرار می کنن ، برادر فرگل وقتی مسئله رو می فهمه خواهر شهاب رو می دزده و شروع به اذیت و آزار اون می کنه تا اینکه …

خلاصه رمان تازیانه و عشق

اندامم ظریفه و لاغرم ... قدم متوسطه  165 ... وزنم هم 50 کیلو هست ... گفتم که روی هم رفته بد نیستم! سنمم با این نباید گفت میگم ... 23 سالمه ... کیف و کفش مشکیمو دستم گرفتم و از اتاق بیرون رفتم ... با دیدن شهاب تو اون کت و شلوار نوک مدادی با اون موهای مشکی حالت دار که روبه بالا شونه زده دلم ضعف رفت!

الهی من قربون تو داداش خوشگلم بشم ... خدا نکنه ... تو که از من قشنگ تری ... در این که شکی نیست ... ولی تو هم چون داداش خودمی ... خیلی خوشگلی ... دوباره به شهاب نگاه کردم ... چشم هاش سبز بود ولی از چشمهای من یه کم پررنگتر ... مثل سبز لجنی ... بینیش هم مدل من ولی مردونه تر و کمی بزرگتر!

لبهاش باریک و معمولیه ... پوستش هم به بابا رفته و گندمی تیره است ... برعکس من که به مامان رفتم ... قدش هم به داییم رفته بلند و رشید ... فکر کنم 190 باشه ... به خاطر بدن سازی رفتن هم حسابی اندامش عضله ای شده ... خلاصه خواهر و برادر یکی از یکی خوشگل تر ...

به دستور کارگروه مصادیق مجرمانه حذف شد

باکس دانلود

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Helma2019
Helma2019
2 سال قبل

رمان جالبی نبود

سید محمد
سید محمد
2 سال قبل

جالب نیست

جانان
جانان
3 سال قبل

مزخرففففف

فاطمه
فاطمه
پاسخ به  Ne
3 سال قبل

واقعا ارزش خوندن نداره

Ne
Ne
4 سال قبل

ارزش خوندن نداره

الی
الی
4 سال قبل

من این رمانوقبلاخوندم عالیه

دیوان حافظ