رمان تعبیر بیداری
عنوان | رمان تعبیر بیداری |
نویسنده | رزا دهقانی پور |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی، معمایی |
تعداد صفحه | 2195 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان تعبیر بیداری اثر رزا دهقانی پور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
حَوا میمیرد، قلبش از کار میایستد و از خواب بیدار نمیشود! فرزندانش جمع میشوند دورِ هم، فرزندانی که از او زخمخوردهاند؛ آدمهایی که حالا نمیدانند بابتِ مرگ او چه حسی باید داشته باشند. آنها میخواهند گذشته را با حوا دفن کنند و افشای رازها، به آنها میفهماند که هرگز نمیشود گذشته را دفن کرد …
خلاصه رمان تعبیر بیداری
خودش را رها کرد روی همان کاناپه و ساعدش را فشار داد روی پلکهای خسته اش باد شبیه آدمی که کتک خورده باشد و دستش به جایی بند نباشد، جیغ میکشید. شاید هم سپهر تنها کسی بود که میتوانست چنین چیزی را تصور کند کاش این باد، دست داشت، دستش را دراز میکرد، بازوی سپهر را محکم میچسبید، با هم میرفتند، میرفتند از آن شهر از آن زمین کوفتی. بازو به بازوی هم بین زمین و آسمان می رقصیدند به پایین نگاه نمیکردند. به بالا نگاه نمیکردند
چشم میبستند. کسی کاری به کارشان نداشت حوایی هم نبود که با انزجار نگاهشان کند. چیزی نمیآمد که لحظه های خوبشان را منفجر کند. حوا وسط همه خاطرهها و آرزوهایش بود.چه میشد برکه بچه هوویش را کمی دوست میداشت؟ سپهر که این زندگی را انتخاب نکرده بود سپهر که انتخاب نکرده بود چشمهایش آبی باشند او هم مثل هر بچهی دیگری از خدایش بود ورِ دل مادر خودش باشد، نلرزد، نترسد، خوش باشد، بخندد، کابوس نبیند، تنها نباشد، نمیخواست عصرها
برود پارک، حتی نمیخواست کسی۔ برایش دیکته بگوید او فقط میخواست سرش را بالا بگیرد و چشم در چشم زنی بدوزد که از او متنفر نبود. یک روزهایی دلش میخواست آن نخ نفرت را قطع کند و به حوا التماس کند که دوستش داشته باشد. میدانست همین به دنیا آمدنش یعنی نابودی زندگی یک نفر دیگر یونس عاشق شده بود و حوا حق داشت که از هم بپاشد. حوا فهمیده بود که یک نفر دیگر هم هست، یکی با چشم های آبی یکی که یونس به خاطر او زده بود زیر همهی …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 11/07/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403