رمان تقدیر
عنوان | رمان تقدیر |
نویسنده | مریم احمدی |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 299 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان تقدیر اثر مریم احمدی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
اجبارها همیشه مانعی برای وجود آرامش بوده اند. آتوسا دختری است که گرفتار عشق پسری به نام سیاوش میشود که مردی شکاک و بیمار است. عشقی اشتباه که تمام آرزوهایش را به تاراج میبرد. در این بین برادر کوچکتر سیاووش هم عاشق آتوسا می شود اما آتوسا با وجود مخالفت ها با سیاوش ازدواج میکند و …
خلاصه رمان تقدیر
با ناراحتی به صورتم در آیینه نگاهی انداختم. بیش از اندازه لاغر شده بودم؛ زیر چشمانم گود افتاده بود. سرم را چرخاندم نگاهی به خواهرم کردم داشت تند و تند روسری من و خودش را اطو میکرد. لبخندی روی صورتم نشست. دوباره به سمت آیینه چرخیدم که با صدای آناهیتا به خودم آمدم … دلشوره گرفتم آتوسا تو چی؟ بابت چی؟ … از بس مامان از صبح تاکید کرد درست لباس بپوشید…جلف لباس نپوشید… سرسنگین رفتار کنید… من نمیدونم مگه اینا کی هستن داریم میریم خونشون…
حالا چی شده یه دفعه این قدر صمیمی شدیم برای شام دعوتمون کردن؟ … دیروز کلاس داشتی… نبودی بابا خودش تعریف کرد… چند روز پیش یه کاری تو اداره برق داشته، اونجا همین فامیلشون رو دیده بعد کلی تعارف برای شام امشب دعوتمون می کنند… پس چرا مامان هی گیر میده درست لباس بپوشید؟ لباس پوشیدن ما به اینا چه ربطی داره؟ نمیدونم ولی تو که طایفه بابا رو میشناسی حرف و حدیث توشون زیاده بخصوص اینا که تا به حال ندیدمشون
به خشکی شانس… دلمو صابون زدم امروز این مانتو جدیده رو میپوشم … چرا نمی پوشی؟ از صبح قصه میگفتم؟ مامان میگه رنگش جلفه …
- انتشار : 04/05/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403