رمان تنفر دوّار

دانلود رمان تنفر دوّار اثر زهرا حشم فیروز به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

شرایط اسف بار اقتصادی تنه‌ی محکمی به اختلافات طبقاتی زده و فاصله ها دوچندان شده و در این بین که مردم با بحران بی کاری دست و پنجه نرم می کنند یک سایت کاریابی پیشنهاد ویژه ای را در سراسر کشور پخش می کند اما …

خلاصه رمان تنفر دوّار

صبح قبل از زنگ زدن ساعتی که تنظیم کرده بود، بیدار شد. اتاق را مرتب کرد بعد به آشپزخانه رفت و کتری را روی گاز گذاشت و شام دیشبش را با شرمندگی بیرون ریخت و ظرف ها را شست و چای دم کرد. صدای اذان که در خانه پیچید لبخند مهمان لبانش شد، وضو گرفت و سر سجاده‌ی عشق نشست و آرامش و موفقیت را از معبودش خواستار شد؛ آن قدر غرق راز و نیاز با خداوند شده بود که زمان از دستش در رفته بود اما وقتی که سر از مهر

برداشت گویا مهدی دیگری متولد شده بود. به آرامی سجاده اش را جمع کرد سپس صبحانه‌ی مختصری خورد و از خانه خارج شد. کنار خیابان ایستاد و ماشین گرفت و درطول مسیر به رفتار مردم کشورش دقیق شد. ساختمان قصر که رخ نشان داد کرایه را حساب کرد و از ماشین پیاده شد و صفحه‌ی نمایشگر گوشی اش را مقابل دوربین در باغ گرفت، چند ثانیه بعد در باز شد و او سلانه سلانه به طرف محل کارش رفت. تنها یک ساختمان مانده بود تا

به مقصد برسد که هیاهوی جمعیت توجه اش را جلب کرد، سرش سمت منبع صدا چرخید و نگاه آنالیزگر او روی لباس های فاخری که اندام دختران کم سن و سال را با دست و دلبازی به نمایش گذاشته بود، نشست و ذهنش فرمان ایست صادر کرد. برخی از آنان بی تفاوت و بعضی دیگر شاد بودند اما در آن بین دختری دست روی بی پوششی شکمش گذاشته بود و از چشمانش سیل روان بود. نگاه یکی از محافظینی که دور تا دور گروه دختران را …