دانلود رایگان رمان تن کامگی اثر فاطمه عبدی (رز سرخ)
دانلود رمان تن کامگی اثر فاطمه عبدی (رز سرخ) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان زندگی امیر طاها و فراز و نشیب های مابین او و دختر دایی اش دنیا، امیرطاها پسری عاشق اما دچار اختلالات روحی است که با ازدواج اجباری که با دنیا می کند ، بیماریش به اوج خود می رسد تا اینکه در بیمارستان بستری می شود و …
خلاصه رمان تن کامگی
عشق گاهی تلخ می شود به تلخی زهری کشنده آن قدر در رگ و پیت نفوذ می کند که بدون این که متوجه آن شوی جانت را می گیرد … از ترس مثل بید میلرزید دستش را روی دهانش گذاشت تا صدای نفس نفس زدن هایش مرد ترسناک این روزهایش را به سمتش نکشاند … با صدای رعب آورش مانند جنین در خود جمع می شود و خودش را بیشتر به کمد میچسباند؛ از حفره کوچیک آن نگاهی به بیرون می اندازد درست روبرویش ایستاده بود، چاقوی دستش را دور میز میچرخاند و دخترک حس می کرد که تیغه تیزش را روی جای جای تن او می کشد.
درد را احساس می کرد روی پوست و اعضایش در این چند روز کم کتک نخورده بود از این مردی که ادعا می کرد او را از بّر است … تو کدوم سوراخی موش کوچولو…؟ تک خندی زد و مستانه به دور خود چرخید … میدونی من عاشق قایم موشک بازیم … مرد قهقهه جنون وار زد، به کمد نزدیک شد قلب دخترک دیوانه وار توی دیوار سینه اش تپید چیزی روی کمدی که او پناه گرفته بود گذاشت و ادامه داد:
از این که کسی خر فرضم کنه هم خیلی بدم میاد … در یک دفعه باز شد صدای جیغ ناشی از وحشت دخترک بلند شد صورتش را بست تا نبیند صورت وحشتناکی که درست مثل کابوس هایش بود … درست شبیه همون کابوسایی که تشخیصش از واقعیت برایش سخت است … از حیرت چشمانش گشاد شده بود، یک لحظه فقط برای یک لحظه تمام
حیرتش تبدیل به خشم شد ، سیلیی روی گونه های مرد روبرویش نشاند و سوزاند دل به عشق نشسته مرد جوان را سینه دخترک از خشم بالا پایین می شد
دستش را روی گونه اش گذاشت با عشق به چشمایش زل زد … نگاهش کثیف نبود اما دخترک حس بدی داشت …
دم نویسنده گرم خیلی قشنگ