رمان توبه شکن
عنوان | رمان توبه شکن |
نویسنده | (گیسو) زهرا قاسم زاده |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 3017 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان توبه شکن اثر (گیسو) زهرا قاسم زاده به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش مجدد و لینک مستقیم
قاصدک یک سالی هست به اجبار شوهر مادرش تیمور، وارد بازی خطرناکی شده است که نجابت و آبروی او را میگیرد، به همین بخاطر نامزدش او را رها میکند، یک شب که مثل همیشه برای کار میرود پلیس او را دستگیر میکند و حراست دانشگاهشان که قاصدک از او بدش میاید و برادر نامزد سابقش هست او را آزاد میکند و …
خلاصه رمان توبه شکن
ننه تاج میرود! اما چشم و دل قاصدک هم به همراهش! دخترک عین عزا گرفته ها زانو بغل گرفته و بر روی مبل نشسته و نگاه به انگشت پاها و لاک های سرخش می کند محمد متینی که رفته تا مادرش را برساند پس از یک ربع باز میگردد و او با شنیدن صدای در هیچ از جا تکان نمی خورد محمد متین وارد خانه میشود و بی حرف در را می بندد. سوییچ به دست نزدیک میشود و نگاهی به ساعت مچی اش می کند. -وقتی نداشتند رسوندیش دم خونه؟ داشت می رفت به سمت اتاقش و اما با سوال قاصدک می ایستد.
سری تکان دهد و می گوید: شوهرش نبود! قاصدک لب میگزد و پوزخندی میزند و با انگشت اشاره دستش می کشد روی انگشت پاهای لاک خورده سفیدش! چشم محمد متین بی اختیار دست دختر را دنبال می کند و در جا چشم بر می گیرد لااله الااللهی زیر لب می گوید و این دختر همیشه همین بود چه در خانه اش و چه در محل کارش میخواهد برود باز و قاصدک نمی گذارد. _میره باز میخوره… باز کتکه رو میخوره نمی ترسم که! کتک بخوره ها ! دردم اینه این دفعه بزنه بکشدش. انگشتش بر
روی پایش ایست میکند و زمزمه می کند: این دفعه پای یکی دیگه میونه بوی اون گنده پولی که به مشامش خورده نمیذاره آروم بمونه! زهرماریشم همون میده! می کشه ننه مو! محمد متین سوییچ در دستش را فشاری می دهد و از رفتن به اتاقش منصرف می شود می آید و بر روی مبلی روبروی قاصدک می نشیند. قاصدک نگاهش می کند. و بی پروا چشم می چرخاند بر روی او! _بچه تو نمیاری خونه! محمد متین دست می برد سمت پارچی که داخلش آب پرتقال است و بر روی میز و لیوان را پر میکند …
- انتشار : 14/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403