رمان خانم اقیانوس راز انصاری
عنوان | رمان خانم اقیانوس |
نویسنده | راز انصاری |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1598 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |


دانلود رمان خانم اقیانوس اثر راز انصاری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
رادمان اخوان، مردی که به خاطر یه اشتباه پای دختر عموش به زندگیش باز میشه و دنیز رو دیوونهی خودش میکنه! اما دنیز!! دختری با چشمایِ دریایی یا به قولِ رادمان، دریا هم واسه وصف چشماش کمه… دختری با چشمایِ اقیانوسی… خانوم اقیانوس!! این لقبی هست که رادمان به دنیز داده…!
خلاصه رمان خانم اقیانوس
با آوای زنگ موبایل ام چشم از کتاب برداشتم و به صفحه اش که نام «مامان» بر رویش خودنمایی میکرد، خیره شدم. ناخودآگاه اخمی میان ابروهایم نقش بست. بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم جواب دادم: _الو، سالم. _دنیز!! سلام عزیزم. دیر جواب دادی خواستم قطع کنم. خوبی دخترم؟ ؟ درسات چطوره؟؟ مشکلی که نداری تو خوابگاه؟؟ در دل پوزخندی زدم….دخترم!
با لحن سرد و خشک ام نجوا کردم: _ممنون به خوبی شما. همه چی ردیفه!! کارم داشتی زنگ زدی؟؟ _آره. ولی فکر کنم هنوز از دست پدرت دلخوری!!
_بیخیال مامان کارت رو بگو. _دنیز جان واقعا اون طور که تو فکرش رو می کنی نیست عزیزم. اشتباه برداشت کردی. _آخه چه اشتباهی مادر من؟! خودم با گوش های خودم شنیدم !! _در هر صورت پدرت قصدش خیر بوده.
ریشخند آمیز گفتم: _آره صد در صد. شک نکن!! البته شما هم حق داری پشت شوهرت در بیای. _باشه ولی تو حق نداشتی یه هفته هیچ خبری از خودت به ما ندی. ناسلامتی ما خانوادت هستیم! _چه خبری مامان؟! دلت خوشه ها؟؟ من تو این یه هفته فقط حرص خوردم. بعدشم چه انتظاری داشتی؟؟ زنگ می زدم چی می گفتم؟؟ می گفتم دستتون درد نکنه میخواستین من رو …
- انتشار : 04/06/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
خوب نبود
زیبا و قشنگگگگ بود
خسته نباشین خانم نویسنده
جای رادمان ها خیلی خالی تو زندگی های اکثرمون……