دانلود رایگان رمان خدمتکار اجباری اثر گیسو خزان
دانلود رمان خدمتکار اجباری از گیسو خزان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش مجدد و لینک مستقیم رایگان
به ما بپیوندید با داستان عاشقانه آنالی، دختر تنها و بی کسی که با نامادریش زندگی و برای فرار از تنهایی نامزد میکند، ولی نمیداند نامزدش او را برای تسویه کردن طلبش میخواهد، تا اینکه بالاخره طلبکارا او را میدزدند و با بی رحمی و خشونت ذاتیشون آزارش میدهند و مجبورش میکنند خدمتکار شود یا اینکه هر شب …
خلاصه رمان خدمتکار اجباری
با برخورد آب سردی با صورتم بهوش اومدم … ولی چشمام بسته بود و نمیتونستم جایی و ببینم … لابه لای نفس نفس زدنم صدای خشن مردی و شنیدم که گفت: برو به آقا بگو زندس! … نمیدونستم چند ساعت گذشت که بهوش اومدم اصلا برام مهم نبود که بدونم … فقط اینو میدونستم که با یه ندانم کاری احمقانه با پای خودم رفتم تو چاله بدبختی … حتی نمیدونستم خودم و تکون بدم، چون به جز چشما و دهنم خودمم به یه صندلی بسته شده بودم.
ترسیده بودم، اینکه نمیتونستم بفهمم چی به چیه و چرا باید اینجا باشم وحشتم و بیشتر میکرد و خیلی سریع با فهمیدن اینکه تو بد مخمصه ای گیر افتادم گریه ام گرفت و شروع کردم به جیغ زدن با دهن بسته نمیدونستم من به چه کارشون میام که دزدیدنم؟ … یه دختر معمولی بودم از یه خانواده متوسط رو به پایین که با نامادریم زندگی میکردم و از راه فروشندگی تو یه بوتیک لباس زنونه خرجم و درمیاوردم وجودم به چه دردشون میخورد؟
با گذر زمان گریه ام شدید تر میشد و جیغام بلند تر … ولی صدام به قدری خفه بود که به به گوش خودمم نمیرسید … ولی امیدوار بودم کسی متوجهم بشه و بیاد بهم بگه که علت آوردنم به این خراب شده چیه و چی از جونم میخوان … نمیدونم چقدر گذشت که صدای باز شدن قفل در و بعد از اون هجوم باد سردی به داخل نشون میداد که یه نفر اومده سراغم، تا اینکه …
رمان خیلی خوبی بود دوست نداشتم هیچوقت تموم بشه ، با خوشحال شدن شون خوشحال و با عصبانی شدن شون عصبی میشدم واقعا نویسنده به بهترین نحو از کلمات بهره گرفته بود
عالیییییی بود
واقعا قشنگ بود من که لذت بردم
یک رمان فوق العاده جذاب و درجه یک😍😍😍
واقعا ارزش وقت گذاری نداره….اصلا جالب نبود…طولانی و خسته کننده
اصلا خوب نبود