رمان خرمالوی گس معصومه راهپیما (کهربا)

عنوانرمان خرمالوی گس
نویسندهمعصومه راهپیما (کهربا)
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1562
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان خرمالوی گس

رمان خرمالوی گس دانلود رمان خرمالوی گس اثر معصومه راهپیما (کهربا) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان رمان درباره دختری مغرور و سخت گیر به اسم آسوده است، او زمانی که برای یه مسافرت کاری برنامه ریزی می کنه و برای تهیه بلیت هواپیما به آژانس هواپیمایی مراجعه می کنه، ناگهان تیری از غیب می رسه و می خوره بهش، تیری که مقصدش مردی بوده که همزمان با ماهین قصد ورود به آژانسو داشته، ماهین بعد شش روز که از کما درمیاد، با دوستای مرد آشنا میشه، مرد مرموزی که چیزی ازش نمی دونه و حتی یکبار هم سراغش نیومده و فقط دوستاشو فرستاده عیادت این مرد کیه ،،،

خلاصه رمان خرمالوی گس

سرب داغ است … کاملا برعکس تاثیرش بر تن آدم … وقتی به سرعت نور وارد تن آدم می شود … اول آنقدر داغی که نمی فهمی چه شده … بعد در چند ثانیه از نوک انگشتان پاهایت شروع می کنند به سرد شدن … درد را با تمام ذات و جسمت حس می کنی … عمق درد را … خود واقعی درد را …سلول به سلول … داغی تبدیل به سرمای عجیبی می شود … جولان می دهد تا برسد به قلب وتپش های قلب آدم را کند می کند

بعد گذرش را تندتر طی می کند تا برسد به چشم ها … یکهو چشم ها از حدقه بیرون می زنند … یخ زدگی تبدیل به لرز می شود … بعد جایی از تن خیس می شود از مایعی شور و سرخ … خون! مایه ی زندگی … همیشه برایم سوال بوده که چرا رنگ خون باید سرخ باشد؟ مثل رودی باریک از جایی بیرون می پاشد … بعد زبان گس و گلو خشک می شود … چشمان آدمی خمار می شوند …

خوابت می گیرد و بعد چشمانت بسته می شود … و نمی دانی زنده ای یا مرده … مثل من که تا چشمانم بسته می شود، فقط به دنبال یافتن نور هستم … حتی در این حالت هم موهای سیخ شده ی تنم و مورمور شکمم را حس می کنم … صداها در هم می پیچند … مردی فریاد می زند: -چکار کردی؟ چکار کردی نفهم پتیاره ی هر جایی!

دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است

دیدگاه کاربران درباره رمان خرمالوی گس معصومه راهپیما (کهربا)
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Helma2019
Helma2019
2 سال قبل

کلیات و موضوع رمان جذاب بود، فقط یکم طولانی بود و شاخ و برگ داده شده بود، ولی خب پسند یک رمان سلیقه ای هست.