رمان خسوف
عنوان | رمان خسوف |
نویسنده | پگاه مرادی |
ژانر | عاشقانه , پلیسی |
تعداد صفحه | 675 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان خسوف از پگاه مرادی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سوپرایز خاصی که این لحظه برای شما کاربران عزیز معرفی می کنیم ماجرای دختر عکاس و خاصی به نام نفس می باشد که به خاطر جرم دایی اش با پلیسی جوان و به شدت جدی برخورد می کند که عشقی مابینشان بوجود می آید اما به خاطر گذشته نفس …
خلاصه رمان خسوف
کمی دیگر شیطنت کردند و عاقبت پشت وانت نشستند … دیگر نه او حوصله ی تخمه خوردن داشت و نه معین حوصله زیارت خواندن! دم غروب بود … توی تابلو نشان می داد بیست کیلومتر دیگر به تهران می رسند و این سفر هم پایانش رسیده ..دم غروب را دوست نداشت … به قول معین نخود می شدند و هر کس توی خانه اش می رفت … تنهایی را ابدا دوست نداشت و با بچه ها کیف می کرد … همه شان ساکت بودند و به جاده و غروب خورشید نگاه می کردند … انگار همه ی انرژی شان ته کشیده بود و از آن همه جنب و جوش خبری نبود و البته که حق هم داشتند
از خود صبح زده بودند و رقصیده بودند و شبش دیگر نا نداشتند … نسیم خنکی وزید … نزدیک های محله شان رسیدند … با همه دست داد … در یک حرکت از پشت وانت پایین پرید … از بچه ها خداحافظی کرد … رضا تک بوقی زد و معین سرش را از پنجره بیرون آورد … ای قشنگ تر از پریا ؟ خندید : زشته معین … تو در و همسایه! معین چشمکی زد : تنها تو کوچه نری ها!
چراغ مغازه “فلافلی دولپی” روشن بود … آقا شاپور صاحب فلافلی روی صندلی اش نشسته بود و مشخص بود که مشتری ندارد … آقا شاپور را دوست داشتند … مردی که شکمش جلوتر خودش بود و پوست سبزه داشت … لحجه ی غلیظ آبادانی اش را دوست داشت و همیشه به قول معین”خوشمزه ” حرف می زد … نوشابه های شیشه ای اش مانند زمان های قدیم بود و طعم خوبی داشت … برایش دست تکان داد و از کنار مغازه و موتورش گذشت … از توی کوله اش جا کلیدی خرسی قرمز رنگش را بیرون کشید و …
- انتشار : 13/03/1399
- به روز رسانی : 20/09/1403
خیلییییییی قشنگ بود 🥲
زمانی که آنلاین بود خوندمش خوب بود فقط آخرش رو زودو خلاصه ای تمومش کرد بهتر میتونست تمومش کنه
رمان زیبایی بود.انگورهای نارس از این نویسنده رو قراربدید.متشکرم
رمان قشنگی بود…
و شخصیت هاخیلی خوب توصیف شده بودن.
بنظر من رمانیه که ارزش یکبار خوندنو داره !
داستانش زیاد متفاوت نیست و مثلش زیاد هست !
یه دختر که از قشر ضعیف جامعه اس و خانواده درستی هم نداره ! و پسری که طبق معمول موقعیت اجتماعی خوب و خانواده شلوغ داره با مادری که
دختره رو همسطح پسرش نمیبینه !!!!