دانلود رایگان رمان خفگی اثر فاطمه خاوریان (سایه)
دانلود رمان خفگی از فاطمه خاوریان (سایه) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم
هم اکنون داستان از جایی شروع میشود که بردیا متوجه علاقه ی دخترعموی خودش به دوست صمیمی اش میشود، اما نفس، دخترعموی بردیا، نشان کرده ی خودش است و بردیا هم علاقه خیلی زیادی به او دارد، آنجاست که نفس با این واقعیت تلخ روبرو میشود که کسی که به او دلبسته، لال است و …
خلاصه رمان خفگی
نازی از اتاق بیرون می آید و سمت بردیا که سرگرم تلفن همراهش است میرود…عکس را سمتش می گیرد بردیا گیج سرش را بالا می آورد: ببین بردیا ! … بردیا در کمال تعجب و گیجی عکس را از نازی می گیرد.. نازی عروسکش را از روی
صندلی برمیدارد و می نشیند همان طور که پاهایش را تکان میدهد با لحن بچگانه اش می گوید: نفس همش این عکس رو نگاه میکنه … تازه تو گوشیشم عکسش و داره خودم دیدم توی همون جایی که پیام میدید به هم!
بردیا مات و مبهوت به عکس رفیقش که توی آلبوم اتاقش بود و الان اینجا در دستش نگاه میکند … دل در سینه اش ریزش میکند … با بهت می پرسد: تلگرام؟ … نازی موهای عروسکش را کنار میزند : اهوم … تو میدونی این اقاهه کیه؟ … میداند … خوب میداند … رفیق صمیمی اش … رفیق قدیمی اش … قفسه ی سینه اش سنگین میشود … بی حواس و بی خبر از نفسی که پله های خانه را بالا می آید …
به عکس زل زده… به پارسایی که رقیبش شده … به رفیقی که رقیبش شده … در باز میشود و نفس کوله اش را از شانه اش پایین می اورد و می گوید: کسی خونه نیست؟ مامان؟ … بردیا به خودش می آید … نفس با دیدنش جا میخورد: سلام … اینجایی تو … بقیه کجان؟ … بردیا عکس را به دندان می گیرد و خیره نگاهش میکنم … نازی بی خبر در دنیای بچگی هایش سمتش میرود …
توجه: رمان جدیدی که ملاحظه کردید به درخواست نویسنده حذف شد
منظورم رو اشتباه متوجه شدین فکر کنم ، یا شاید من اشتباه گفتم . منظورم این بود که آیا رمان رو قرار میدین یا خیر . معذرت میخوام اگر حرف اشتباهی زدم ، منظوری نداشتم , راستی ممنون از سایت عالیتون
سلام ، ببخشید میشه رمانmanاز نیلوفرقائمی فر رو بذارید ، ممنون
ادمین ، چرا جواب نمیدین
منظورم رو اشتباه متوجه شدین فکر کنم ، یا شاید من اشتباه گفتم . منظورم این بود که آیا رمان رو قرار میدین یا خیر . معذرت میخوام اگر حرف اشتباهی زدم ، منظوری نداشتم