رمان خنیاگر غمگین
عنوان | رمان خنیاگر غمگین |
نویسنده | یگانه اولادی و مینا شوکتی |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1878 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان خنیاگر غمگین اثر یگانه اولادی و مینا شوکتی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
هیراد که خطای گذشتهاش مثل طوق به گردنش آویزان است، سعی دارد با خراب کردن زندگیش، بعنوان تنبیه، خوشبختی را از خودش دریغ کند! ولی در این بین، دختری کوچک وارد زندگیش میشود، هیراد بعد از دیدن ماهک او را همراه خودش بخانه میبرد و به عقد خود در می آورد، حالا بعد از ۵ سال هم خانگی، ماهک به هیراد علاقمند شده ولی هیراد بدلیل ترس از آینده و سن کم ماهک او را پس میزند …
خلاصه رمان خنیاگر غمگین
همان طور که به سمت کلینیک ساختمانیشان میرفت به اتفاقات مختلفی که زندگیش را دستخوش تغییر کرده بودند فکر میکرد مثلا اینکه شاید اگر خواهر نه ساله اش بر اثر سرطان فوت نمیکرد امروز با دیدن ماهک دست و دلش نمیلرزید تا آیندهاش را تغییر دهد و اجازه ندهد مثل مادرش به قهقرا برود. هیچ چیز در زندگی او عادی و نرمال پیش نمیرفت همیشه پشت هر اتفاق اتفاق دیگری خوابیده بود که دست او را میگرفت و به هر کجا که دلش میخواست میبرد. از شهر فاصله گرفت و وقتی از دور سوله را دید راهنما زد
ساعت نزدیک یازده بود و قرار بود کامیون های شن امروز بار بیاورند. سیگاری روشن کرد و همانطور که دور محوطه راه میرفت و یک دستش در جیبش بود روزهای دور را بخاطر آورد دقیقا همان زمان که هلما از پیششان رفت استارت همه چیز خورده شد. انگار با رفتنش خوشبختی را هم با خودش برده بود. منصور در خودش فرو رفته بود و سعی میکرد کمتر به خانه بیاید تا چشمش به جای خالی دختر یکی یکدانه اش نیفتد و مانده خودش را در کار غرق کرده بود. آنقدر پرونده میگرفت که حتی در خانه هم مجبور به رسیدگی به
کارهای بیرونش بود. آن ها با رفتن دخترشان پسرشان را فراموش کردند. هر دو او را ول کردند به امان خدا و داد از تنهایی. تنهایی و استقلالی که میشود به واسطه اش به هر کاری پرداخت.هفده سالش بود که اولین سیگار را از دوستش گرفت کمکم پایش به پارتی باز شدو گهگداری تفننی مواد هم میزد این کارها در روزهایی که حوصله هیچکس را نداشت و حتی لبش برای لبخند زدن منحنی هم نمیشد واقعا تسکین بود. تسکینی مخرب. حالش برای دوستی با یک غیر همجنس هیچوقت مساعد نبود. حوصله ناز و افاده های دخترها را نداشت …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 04/06/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403