رمان خوش دره
عنوان | رمان خوش دره |
نویسنده | حیدر.ر |
ژانر | تراژدی، اجتماعی |
تعداد صفحه | 8 |
ملیت | اجتماعی، غمگین |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان خوش دره اثر حیدر.ر (نویسنده انجمن رمانبوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
مردی خوشاخلاق، ساکت و مظلوم، با زندگی سخت و دشوار، در روستایی با آب و هوای خوب، از علاقه به نوهاش جانش به خطر میافتد… چشمانی گریان منتظر اوست تا بیاید… میآید اما لباسهای خونیاش …
خلاصه رمان خوش دره
مندلی در تلاش بود از دست آن مرد آزاد شود ولی او قدرتمندتر از این حرف ها بود. نبی در حال سجده رکعت سوم نماز مغربش بود مرد افغان مندلی را کشان کشان تا در ورودی خانه که محل تجمع مردان دیگر شده بود برد؛ همه راه را برایش باز کردند و او به همراه مندلی از خانه خارج شد. زنان از وحشت نمیتوانستند حرفی بزنند یا حرکتی بکنند. به محض خروج آن مرد از خانه چشمش به مردی افتاد که با رنگی پریده و چشمانی متعجب به آنها
خیره بود با اشاره سر آن مرد افغان دو مرد دیگر افغانی به جلو آمدند و آن مرد که از ترس سر جایش میخکوب شده بود را گرفتند و به بیرون از حیاط خانه رفتند. حالا هوا کاملاً تاریک شده بود و کار آنان راحت تر و اینکه مردم روستا همه در عروسی پسر خان به پای کوبی مشغول بودند برایشان برگ سبزی بود. به محض خروج آن مردان از ده دستان آن دو نفر یعنی مندلی و غلام رضا را بستند. در طی راه هر دو در تلاش بودند از دست مردان
بگریزند ولی دستان قدرتمند آنان سد این کار میشد مسیر مردان افغان مشخص بود، اول به سمت آبشار و بعد به سمت کوه ولی آن دو تن نمیدانستند و خودشان را به در و دیوار میکوبیدند تا از دست آنان خلاص شوند از ده تا آبشار حدوداً نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه پیاده روی بود و این برای مندلی و غلام رضا که کشیده میشدند دشوارتر، مسیر سنگلاخ بود و رودی که از وسط راه میگذشت راه را چه برای سواره و چه برای پیاده دشوار میکرد …
- انتشار : 24/03/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403