دانلود رایگان رمان دختری در مه اثر تکین حمزه لو
دانلود رمان دختری در مه اثر تکین حمزه لو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش و لینک مستقیم
سایه دوره کارشناس روانشناسی که کارگشای دشواری های اهل بیتش هست با پا در میانی دوست پدرش به درمانگاهی برای مشاورت میرود و از سوی دیگر کسی او را جدی نمیگیرد ، کم کم مریضانش به او ایمان پیدا میکنند و بیشتر میشوند ، رضا دوست برادر سایه برای حل مشکل خواهرش رعنا به او رجوع میکند ، رعنا که در خانواده ای ثروتمند زندگی میکند از کودکی بر اثر بی توجهی خانواده اش دچار اختلالات شدید روانیست و از همه کس وحشت دارد ، سایه بعنوان دوست وارد زندگی آنها میشود و سعی میکند پی به بنیاد اصلی مشکلات رعنا ببرد و در همان حال رضا نیز کم کم عاشق سایه میشود ولی سایه از ترس مشکلات روانی درون این خانواده از این وصال ترس دارد و از رضا مهلتی برای فکر کردن میخواهد …
خلاصه رمان دختری در مه
آخرین نگاه را در آینه به خودم انداختم سر و وضعم مناسب بود … دوباره وسایل درون کیفم را بررسی کردم و با شنیدن صدای عجول شهاب داد زدم آمدم بابا!
از اتاق بیرون آمدم … شهاب با دیدنم عصبی گفت : به به عروس خانم … بابا بجنب دیرم شد!
شتابان کفش هایم را پوشیدم و در همان حال جواب دادم … ا … هولم نکن شهاب!
با صدای مادر سر بلند کردم مادر با قرآنی کوچک جلوی در ایستاده بود و منتظر نگاهم می کرد … دوباره شهاب گفت : صد نفر آینه به دست سایه کچل سرشو می بست!
مادر چشم غره ای به شهاب رفت و با ملایمت گفت : بیا سایه جون … از زیر قرآن رد شو … الهی که موفق بشی!
سه بار از زیر قرآن رد شدم و صورت مادر را بوسیدم … دوباره صدای شهاب در آمد … بسه بابا … بیا برو دیگه انگار می خواد بره کلاس اول!
همیشه همین طور بود … از وقتی یادم می آمد من و شهاب در حال جر و بحث و سر و کله زدن بودیم!
شهاب دو سه سالی از من بزرگتر بود … با اینکه زیاد سر به سر من میگذاشت پسر خوب و مهربانی بود که طاقت دیدن ناراحتی مرا نداشت و اگر از دستش ناراحت می شدم آنقدر می رفت و می آمد تا از دلم درمی آورد!
به جز او یک برادر دیگر هم داشتم که چند سالی از شهاب بزرگتر بود … شروین ازدواج کرده بود و به دلیل موقعیت شغلی اش در یکی از شهرستان های جنوب کشور زندگی می کرد!
در افکارم غرق بودم که دوباره صدای شهاب بلند شد …
کتاب به چاپ رسید و به درخواست نویسنده لینک دانلود برداشته شد