رمان دیگران رومینا اسماعیل پور

دانلود رمان دیگران اثر رومینا اسماعیل پور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

دوباره جلوی آینه ایستاد. نگاهی به خودش انداخت و با شدّت رُژ روی لبش رو پاک کرد. پاک کرد و پاک کرد تا جایی که کل صورتش از رنگ رژ به سرخی دراومد. موهای بلند روشنش رو باز کرد و روی شونه ش رها کرد. دستی به روی ته ریشش کشید و توی آینه به صورت کسی نگاه کرد که خودش نبود…!

خلاصه رمان دیگران

باد سنگینی بین درختان بلند کاج قدیمی شروع به وزیدن کرده بود. شاخه های ضخیم و چه بسا شاخه های نازک تری که سوار بر آنها بودند، با هر بار وزیدن باد با شدت به همان سمت تکان می خوردند. صدای مهیبی که حاصل سیلی زدنهای پیاپی باد وحشی، بر روی تن لطیف و نحیف برگها بود، کل فضا را اشباع کرده بود.

ماه کامل تر از همیشه، درخشان، سرد و تنها، در میان آسمان بی ستاره ی شب جلوه نمایی میکرد. در میان تاریکی مطلق تنها صدایی که با آوای باد و درختان همراه شده بود، برخورد پاهای برهنه و سرگردانی بر روی سنگهای حکاکی شده از اسم و تاریخ های گاه و بیگاه فراموش شده در تقویم بود.

تلو تلو خوران و همراه جریان باد به سمت جلو حرکت میکرد. پیراهن نازکی بالا تنه ی استخوانی و قفسه ی سینه و استخوانهای شانه ی برآمده اش را میپوشاند. نور کمی در دل تاریکی، از فاصله ی نه چندان دور سوسو میزد. شتاب بیشتری به پاهایش داد. انگشتهای باریکش را دور تنش قلاب کرد و به سمت نور نزدیک و نزدیکتر شد.