رمان راز نیلی

عنوانرمان راز نیلی
نویسندههینا محرر
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه2384
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان راز نیلی اثر هینا محرر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

اردوان فوتبالیست معروفی ایست که عاشق دختره دایی خود دلوان هست،دلوان برای دیدن بازی او با گریم پسرانه وارد استادیوم می شود که مامورین متوجه می شوند و اردوان برای نجات او دست بکار می شود که عکس آن ها به عنوان دوست در فضای مجازی منتشر می شود …

خلاصه رمان راز نیلی

“اردوان” دو سه بار مامان و فرستادم اتاق دلوان که گفت خوابه منم دلم نیومد بیدارش کنم. تا ساعت هفت ۷ که خودش بیدار شد و بعد از خوردن یه چایی آماده رفتن شدیم… توی راه تقریبا از هر دری حرف زدیم بیشتر این صحبت ها و حول محور تغییر یهویی اخلاق دایی امید بود خود دلوان هم مونده بود که چرا دایی داره اینجوری رفتار میکنه… بنده خدا دلوان به خاطر شرایط من باز هم تو پوشش دقت کرده بود و من توی دلم خیلی ازش ممنونم.. دلوان: اردوان عمه می گفت دوستت مهدی نامزد کرده؟

_آره هفته پیش عقد کرد من بازی داشتم نتونستم برم… آخرای بهمن جشن عقد داره مثل اینکه اوایل تابستون هم میخواد عروسی بگیره… دلوان: خوشبخت بشن. _دلوان از این طرف بریم، اونجا بوتیکه… وقتی رفتیم من شروع به صحبت با دوستم کردم و دلوان هم به فروشنده خانم بوتیک توضیح داد که چی میخواد، ولی هر چی که می آورد قبول نمی کرد… _دلوان چیشده؟ تو که سخت پسند نبودی؟؟ فروشنده خانم با یه عشوهایی شروع کرد باهام حرف زدن که بعید میدونم از چشم دلوان و فرید دور

مونده باشه… فروشنده: آقا اردوان شما صبورید وگرنه این خانم بشدت سخت گیرن… توی دلم گفتم حیف که به خودم قول دادم امروز فقط رفتار دلوانو آنالیز کنم و تاحد امکان قرار نیست ازش دفاع کنم و گرنه بهت نشون می دادم چقدر آدم صبورررررری هستم!! دلوان مظلومانه گفت: اردوان بیا لباس هایی که نشون میدن رو نگاه کن یا آستیناش حریره یا اصلا آستین نداره یا پشتش بازه یا کلا بدن نماست… حالا به نظرت من سخت پسندم؟؟ خانم شما یه لباس پوشیده بیار اگه من قبول نکردم!!

دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است

دیدگاه کاربران درباره رمان راز نیلی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها