رمان رستاخیز شیطان (جلد ششم مجموعه دیموناتا)
عنوان | رمان رستاخیز شیطان (جلد ششم مجموعه دیموناتا) |
نویسنده | دارن شان |
ژانر | معمایی، تخیلی، ترسناک، فانتزی |
تعداد صفحه | 176 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان رستاخیز شیطان (جلد ششم مجموعه دیموناتا) اثر دارن شان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
لرد لاس گروبز را تنها در هواپیما گیر می اندازد اما برانابوس او را نجات می دهد و پیش کرنل می برد. در این کتاب برای اولین بار شخصیت ها با هم ملاقات میکنند. برانابوس از گروبز می خواهد که او را در کشتن یک شیطان یاری کند اما او نمی تواند …
خلاصه رمان رستاخیز شیطان
محکم روی زمین غار برانابوس فرود میآیم اما هیچ یک از استخوان هایم خرد نمیشوند. نالان خودم را بلند میکنم و به اطراف مینگرم. آتش کامل سوخته – فقط خاکستر سردش به جا مانده اما مشعل های روی دیوار میدرخشند و زبانههای آتششان با جادو روشن مانده دو متر یا بیشتر بالای سرم پنجره به پهنا آویزان است. چند لحظه بعد، روی دست و پا از آن فاصله میگیرم موج برمیدارد و تکه تکه و ناپدید میشود. به سوی تختم میخزم و دراز میکشم تند تند نفس میکشم
و قلبم همچنان از مواجهه ام با شیطان آتشین تند میتپد استخوان هایم نیز از فشار سقوط درد میکنند. چشمانم را میبندم و لرزان به زیر پتوی گرم میروم ساکت و افسرده دراز کشیده ام و به عالم دیموناتا فکر میکنم چشمانم بازند و اشک مژه هایم را خیس کرده شرمنده ام من مثل یک بزدل ترسو عمل کردم چه بر سر من آمده؟ آن وقتی که با لرد لاس روبرو شدم از این شجاع تر بودم ترس داشتم اما شجاعانه جنگیدم چرا حالا نمیتوانم آنطور بجنگم؟ ساعتهای طولانی
بیحرکت میمانم و عمیقاً فکر میکنم و بعد به خوابی آشفته بیقرار و خجالت زده فرو میروم. وقتی بیدار میشوم اثری از برانا بوس و کرنل نیست چند دقیقه نگرانشان میشوم اما بعد به یاد میآورم که میگفتند زمان معمولاً در اینجا سریع تر از دنیای دیموناتا میگذرد یک جنگ که در آنجا یک یا دو ساعت طول میکشد میتواند با روزها هفته ها و حتی ماه ها در اینجا برابری کند. به خشکی از جا برمیخیزم و به دنبال آب و غذا غار را میگردم آذوقه های مفصلی را مییابم …
- انتشار : 02/08/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403