دانلود رایگان رمان روز نود و سوم اثر نیلوفر قائمی فر
دانلود رمان روز نود و سوم اثر نیلوفر قائمی فر با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
امیر محمد به خاطر مشکلاتی که در ازدواجش داشته، همسرش از او جداشده و امیر محمد بعد طلاق به فکر درمان افتاده؛ دوره درمان که تموم میشود پزشک و روان شناسش به او پیشنهاد میدهد که قبل ازدواج مجدد از درمان خود مطمئن شود به همین دلیل او …
خلاصه قسمتی از داستان رمان روز نود و سوم
یادم افتاد یه بار توی یه قسمت روزنامه که دور سبزی که خریده بودم پیچیده بود خوندم که هرگز در رنج سنی ۲۰-۱۵ ازدواج نکنید چون از نظر روانشناسی تمام تصمیمات بر اساس احساسات گرفته میشه و منطق در روابط عاطفی دخالت نداره البته که استثنا همه جا وجود داره، بهترین زمان برای برقراری روابط عاطفی و تصمیم گیری ای منطقی توام با احساسات در رنج سنی ۲۲-۳۰ ساله. حالا توی این چند سال هر چی از سن بالا تر و نزدیک ۳۰ سال بشه تصمیم منطقی تر و انتخاب مشکل تر میشه زیرا که کسی نمیتونه فردی
رو تحمل کنه که ایده آل تموم و کمالش نباشه برای همین کسانی که بالای ۳۰ سال ازدواج میکنن خیلی مشکل انتخاب میکنن، آنانی که زیر این گروه سنی ازدواج میکنن خیلی راحت تر عاشق میشن، تفاوت ها رو میپذیرند و البته معمولا نا معقولانه و عجولانه تصمیم میگیرند.. من درگیر احساسات سرکوب شده امم وقتی عزیز دوردونه باشی و طرد بشی وقتی جایگاه مرفه عزیز شمرده شدهاتو به یه عشق کودکانه بفروشی که بعد یه ماه زندگی عواطف زود گذرت در تو فروکش کنه و حسرت و عقدهی خونهی پدریت و
ناز و نوازشش تو دلت بمونه و نتونی دم بزنی و تنها به خاطر اینکه عشقت و انتخابت هنوزم انقدر انسان هست و دوست داشتنی که باید پاش بمونی و کمبود هاتو با نوازش های ناشیانه اش ولی مهربانه اش پر کنی و از قضا خداوند همین تنها موجودی که بهش امید داشتی هم ازت بگیره و تو غرق در کمبودها باشی؛ بعد ۳/۵ یکهو کسی وارد زندگیت بشه که با تموم سرسختی رو بوم احساست اونم تو لحظه هایی که سنت تو اوجشه بهترین نقشو بکشه جو گیر میشی حتی بعد یه شب این مسخره نیست کافیه در شرایط باشی …
من عاشق هیفا و دختراش شدم ایکاش یکی مثل او نصیبم میشد
هیچ چیز آموزندهای نداشت ارزش خوندنو نداره و اصلا مناسب نیست