رمان زمهریر طیبه حیدر زاده (نارینه)
عنوان | رمان زمهریر |
نویسنده | طیبه حیدر زاده (نارینه) |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 228 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان زمهریر اثر طیبه حیدر زاده (نارینه) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
شهرزاد، نویسندهی نمایشهای رادیویی است. در باور خود، نمایشنامه زندگیاش عاشقانه است؛ ولی با دادخواست طلاق از طرف همسرش، پرده تلخی از صحنهی زندگی برایش کنار میرود. حال او مانده با پایان تئاتر زندگیاش، باورهایی که همچون سراب با آنها روبهرو شده است…! وقتی در زمهریر زندگی، عشق رنگ میبازد، امید دوبارهای به شکوفایی و ما شُدن است؟ زمهریر روایتگر زندگی چندین خانواده از طبقات مختلف جامعه، با همهی تلخیها و شادیهایشان است.
خلاصه رمان زمهریر
ساعتها به برگه ی سفید زل زده بودم تا تو بیایی. از صبح که در سرمای زیر صفر درجه ی تبریز از خانه متواری گشته ام، کاغذ مچاله شده ی ته کیفم، سنگینی هزاران تُن آهن را بر شانه های لاغرم انداخته است. با یک لایه نازک مانتوی سبز بدرنگ، زیر باران، فقط قدم میزنم تا آتش درونم را خاموش کنم. کلمات، فقط چند حروف نیست که کنار هم جمع می شوند، آنها قدرتی به ویرانگری یک طوفان دارند!
شال سیاهم، موهای رنگ شده ام را نمی پوشاند؛ باران سرد آخر پاییز، تمام جانم را به آتش می کشد. خودم را به زیر سقف شیروانی ساختمانی نیمه کاره می رسانم، باران روی سقف مثل موسیقیِ وهم آورِ طبال های عزاداری است. گوشها اندام مهمی در بدن انسانها هستند. آنها توان شنیدن آواهای بیرونی را دارند؛ مثلا آوای دهل و ساز عروسی را حتی از دورترین فرسخ ها هم می توانند بشنوند؛ اما آنها توانایی شنیدن آوای درونی، مثل شکستن قلبها از غم و درد را ندارند.
به دریای خاطراتم که رجوع میکنم، چیزی جز طوفان و تاریکی نصیبم نمی شود. انصاف نبود در این جنگ نابرابری که با “من” وجودی میکنم، دستاوردم فقط یک پوچ بزرگ باشد. ماحصل زندگی یک ساله ام با تو واقعا یک برگه زرد طلاق بود؟ عاشورا، امروز که باران تمام سخاوتش را به عزادران بخشیده است، پارچه سیاه “یا حسین” روی دیوار خیس از آب است. کاغذ مچاله شده را باز میکنم، ترازوی کج شده ی عدالت مثل زبان کودکی شیطان، برایم دهان کجی می کند.
- انتشار : 13/06/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403