رمان زندگی فانتزی
عنوان | رمان زندگی فانتزی |
نویسنده | مریم کفایی قندهاری |
ژانر | فانتزی، طنز، عاشقانه |
تعداد صفحه | 575 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان زندگی فانتزی اثر مریم کفایی قندهاری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
رادوین یک راز عجیب و غریب در زندگیش دارد که هیچ کسی از آن خبر ندارد، حتی پدر و مادرش! وقتی پدربزرگش مریض میشود، خالهش مجبور میشود برای تنها نبودن به پیش او بیایید، آنجا خاله ابریشم، خیلی چیزها را در مورد رادوین می فهمد یک اینکه او واقعاً خواهر زادهش نیست و مهم تر از آن راز اصلی رادوین یعنی تغییر و تبدیل شدنش هر ماه به مدت هفت روز به یک آدم دیگر …
خلاصه رمان زندگی فانتزی
با بی حوصلگی داشتم به تلویزیون خاموش نگاه میکردم مامانم از آشپز خونه با یه عالمه خوراکی آمد تو حال و سینی رو گذاشت رو میز و گفت: بزن دیگه ؟ من: کجا؟ مامانم : برنامه دورهمی دیگه من: دیشب دیدیم دیگه بس نیست؟ مامانم با اخم به سمتم خم شد و کنترل و از دستم گرفت و بعد با ذوق تلویزیون و روشن کرد و گفت: ن … مادربزرگ نیستی ببینی چه کیف میده نوه تو توی بهترین برنامه ببینی چشمامو توی کاسه اش چرخوندم و گفتم: مادربزرگ نیستم اما دیگه داره حالم بهم میخوره مامان با اخم و تن صدای که کمی رگه های عصبانیت توش موج میزد گفت: ساکت و نگاه شو به تلویزیون کرد و صدای تلویزیونم زیاد کرد با حرص دستامو توهم قفل کردم مگه چی گفتم؟
با حرص داشتم به تلویزیون نگاه میکردم برنامه دورهمی بلاخره بعد اون همه تبلیغات تلویزیونی شروع شد. نگاهم به سینی افتاد مخصوصا اون تخمه آفتابگردان های درشت و خوش رنگ که هی بهم چشمک میزدن دستم رو به سمت تخمه ها دراز کردم و همزمان داشتم به مامانمم نگاه میکردم که حواسش نباشه تا امدم کمی تخمه بردارم که مامانم محکم زد رو دستم یه آخ گفتم و بعد با درد گفتم : چرا میزنی؟ مامانم: اینا به درد تو نمیخوره باز میخوای بخوری که اندازه سرت کهیر بزنی؟ پووف پس من بدبخت باید چیکار کنم تلویزیون که هیچی نداره، ماهواره ام که ما نداریم، این برنامه رو هم که دیشب دیدیم ، تخمه ام که تا میایم برداریم میگن برای تو خوب نیست، از میوه و بیسکوئیت که توی سینی بودم که بدم میومد ، با نگاه نزار و با شکمی خالی، برای اینکه حوصله ام بیشتر از این سر نره یه تیکه سیب برداشتم و آروم به سمت دهنم.
- انتشار : 07/03/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
حعیی ناموسا چقد مسخره بود
مسخره و سرکاری بود