رمان زندگی من از اجبار تا عشق بود

رمان زندگی من از اجبار تا عشق بود

دانلود رمان زندگی من از اجبار تا عشق بود اثر ستاره لطفی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش و لینک مستقیم

دلارام رادمنش دختر شانزده ساله و پایه دهم رشته تجربی با چشمانی درشت و مشکی از یک خانواده متوسط نه پولدار نه فقیر ، یعنی از قشر متوسط که خیلی به دکتری علاقه داره و درسش عالیه و یک خواهر بزرگتر به نام آرام داره ...

خلاصه رمان زندگی من از اجبار تا عشق بود

عشق یعنی تو ... عشق یعنی کنار تو بودن ... عشق یعنی تو را خواستن ... گاهی عشق شروعی خوب ندارد گاهی در نگاه اول نیست ... گاهی عشق هم از اجبار شروع می‌شود ... یعنی از اجبار تا عشق! ... ای بابا بگذریم ... بعد پوشیدن لباس های راحتی ام به سمت پذیرایی حرکت کردم ... ولی کسی نبود ... پس به احتمال زیاد در آشپزخانه نشسته اند ... به طرف آشپزخانه رفتم ... بابا و مامان را سر میز دیدم!

با لبخند کنارشان نشستم ... بابا کمی خودش راجا به جا کرد و با لحن غمگینی گفت : راستش یه چیزی باید بهت بگم ... دلارام ... عزیزم ... فورا تصمیم نگیر ... بذار حرفم رو کامل بگم ... بله ... بابا بفرما! ... دخترم ... راستش امشب دوستم سعید سعیدی برای امر خیر میان ... سعی کن با دقت به این موضوع فکر کنی و جوابت مثبت باشه!

آخه دخترم ... چی ... یعنی چی ... بابا ... چرا حتما باید جوابم مثبت باشه دلیلش چیه ... دخترم همین که گفتم وسلام! ... یعنی چی بابا ... دارین زور میگین ... بابا با عصبانیت گفت ... داری منو عصبانی میکنی ...