رمان زیبای شرقی من
عنوان | رمان زیبای شرقی من |
نویسنده | فایزه.خ |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 545 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان زیبای شرقی من اثر فایزه.خ به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
زولما، دخترکی لبنانی که والدینش را توسط یهود از دست داده است، ربوده شدن و به عربستان فرستادنش و خریدنش توسط بارن آغاز ماجراست. ماجرایی پر از رمز و راز. حضور دخترک در خانهی تاجر بزرگ کالیفرنایی اتفاقات زیادی را برایش به همراه دارد. از شکنجه، اذیت و آزار و درد گرفته تا عشق. اما در این میان اتفاقی ناگوار و طبیعی آرامش را از زندگی این دو عاشق میرباید.
خلاصه رمان زیبای شرقی من
با مامانم نشسته بودم و شام میخوردم. به یک لقمه نون خشک و پنیر که نمیشه گفت شام، ولی این روزا همین هم به زور گیر میاد. اسمم زولماست، 18سالمه بابام استاد دانشگاهه، زبان های خارجی تدریس میکنه و مامانم خونه داره. من یک دورگه ایرانی لبنانی ام، بابام ایرانی و مامانم لبنانی. این جوری که بابام می گفت، اهل مشهد بوده و مامانم زائر حرم امام رضا.
بابام مامانم و تو حرم میبینه و عاشق مامانم می شه و از باباش خواستگاریش می کنه ولی در کمال ناباوری با جواب (نه) روبه رو میشه. بعد کلی اصرار قرار می شه اگه بابام مامانم و میخواد با اونا بیاد لبنان و دخترشون و از اونا دور نکنه. بابام قبول می کنه و این میشه که من الان درخدمتتونم.
_کجاییی دختر؟ رفتی دوباره توی فکر؟ شامتو بخور الان باز آژیر خطر و میزنن.
هـــــی !!! خسته شدم از این جنگ خیلی وقته که لب مرز های ما جنگه ما هم که مرز نشینیم. بابام و بقیه مردای شهر رفتن واسه دفاع، ما هم خدمات جبهه ایم. بابام واسه من و مامان یه پناهگاه تو زیر زمین درست کرده تا شب ها و زمانی که حمله هوایی میشه بریم اون جا. همین جوری که تو رخت خواب بودم فکر می کردم به خودم، به مامانم و به بابام.
- انتشار : 13/05/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
رمان قشنگی بود مخصوصا نسبت به رمان های دیگه چون اکثر رمان های ایرانی مثل هم هستن ولی این فرق داشت