رمان سلاح ترکان فاطمه سلیمانی

عنوانرمان سلاح ترکان
نویسندهفاطمه سلیمانی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1265
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان سلاح ترکان
رمان سلاح ترکان
رمان سلاح ترکان

دانلود رمان سلاح ترکان اثر فاطمه سلیمانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

من ترکانم! دختر یکی یه دونه ی حاجی دریادل! بابام و سر یه شراکت، تو سن شونزده سالگی پشت میله های زندان دیدم و ده سال از اون روز میگذره! حالا من دیگه یه دختر شونزده ساله نیستم! حالا بزرگ شدم و اومدم دنبال حقی که ده سال به ناحق ازم گرفتن! تو این راه پر پیچ و خم فقط یه سلاح دارم و اونم …

خلاصه رمان سلاح ترکان

نفس عمیق و کلافه ای می کشد و نگاهش را به رضوانه می دهد که چشم ریز کرده تا قامت فرد مورد نظرش را در تاریکی شب بیابد … با ضربه ی آرامی به بازوی رضوانه موفق می شود تا صدایش را در بیاورد … چته تری؟ حرصی از بی خیالی رفیقش، ضربه ای دیگر می زند، این بار به کمرش … تری و کوف(کوفت) پس چرا این شازده نمیاد؟ خسته شدم جان تو! رضوانه بازویش را ماساژ می دهد تا بتواند کمی از دردش کم کند … جان عمه ی نداشتت … ده دیقه دندون رو جیگر بذار، میاد الان!

نفس عمیق می کشد و سرش را بر روی فرمان می گذارد … این دختر قطعا دیوانه شده … ساعت ده شب شده و در یکی از محله های بالاشهر به همراه رضوانه منتظر است تا بهرام را خفت کنند … بهرام، پیشنهاد دوستی به رضوانه داده اما خودش پایبند به او نیست … رضوانه هم این را فهمیده و می خواهد به قول خودش مچ بگیرد … چند دقیقه ی دیگر می گذرد که رضوانه با چشمانی گشاد به بهرام اشاره می زند

اون بهرامه؟ هردو چشم ریز می کنند و کمی دقیقتر نگاه می کنند … بهرام در کنار دختری لوند راه می رود و می خندد … خون جلوی چشمان رضوانه را میگیرد … به ناگهان در اتومبیل را باز می کند و بیرون می جهد … ترکان چشمانش گشاد می شوند، عجب سرعت عملی! دست رضوانه را به اسارت دستش می کشد … رضوان بیخیال شو جان من! این بچه از اولش معلوم بود که تیکه ی تو نیست …

دانلود رمان سلاح ترکان
11.07 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان سلاح ترکان فاطمه سلیمانی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه
فاطمه
3 سال قبل

خسته کننده ولی خوب بود