رمان شازده کوچولو آنتوان دوسنت اگزوپری

عنوانرمان شازده کوچولو
نویسندهآنتوان دوسنت اگزوپری
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه65
ملیتخارجی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان شازده کوچولو
رمان شازده کوچولو
رمان شازده کوچولو

دانلود رمان شازده کوچولو از آنتوان دوسنت اگزوپری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

شازده کوچولو (به فرانسوی: Le Petit Prince) نام یک کتاب داستان اثر آنتوان دوسنت اگزوپری و با ترجمه احمد شاملو است که اولین بار در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. این کتاب پرفروش‌ترین کتاب تک مجلد جهان در تمام طول تاریخ می‌باشد. شازده کوچولو از معروف‌ترین داستان‌ها و سومین داستان پرفروش قرن بیستم در جهان است. از این کتاب به طور متوسط سالی ۱ میلیون نسخه در جهان به فروش می‌رسد. کتاب شازده کوچولو «خوانده شده‌ترین» و «ترجمه شده‌ترین» کتاب فرانسوی‌زبان جهان است. این کتاب در سال ۲۰۰۷ نیز به عنوان کتاب سال فرانسه برگزیده شد.

خلاصه رمان شازده کوچولو

سال ۱۹۳۵، هواپیمای سنت اگزوپری، که برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش می‌کرد، در صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار در همان‌جا فرودآمد ، همین سانحه دستمایه الهام شازده کوچولو شد که در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بی‌نام، پس از فرود در بیابان با پسر کوچکی آشنا می‌شود. پسرک به خلبان می‌گوید که از اخترکی دوردست می‌آید و آنقدر آنجا زندگی کرده که روزی تصمیم می‌گیرد برای اکتشاف اخترک‌های دیگر خانه را ترک کند. او هم‌چنین برای خلبان از گل سرخ محبوبش می‌گوید که دل در گرو عشق او دارد، از دیگر اخترک‌ها تعریف می‌کند و از روباهی که او را این جا، روی زمین، ملاقات کرده است. خلبان و شازده چاهی را می‌یابند که آنها را از تشنگی نجات می‌دهد اما در نهایت شازده کوچولو خلبان را در جریان تصمیم خود قرار می‌دهد و می‌گوید تصمیم گرفته به اخترک خانه‌اش بازگردد.

گوشه ای از کتاب :شازده کوچولو با خودش گفت:فکر می کردم خیلی ثروتمندم چون گلی داشتم که فقط در همه دنیا یه دونه از اون پیدا میشه، درحالیکه اون فقط یه گل سرخ معمولیه، یه گل سرخ معمولی با سه تا آتشفشان که ارتفاعشون تا زیر زانوهام هستن و یکیشون شاید تا ابد خاموش بمونه… با اینا نمیشه یه شازده کوچولوی واقعی شد

روباه گفت: آدم وقتی چیزی رو اهلی کنه اونو میفهمه، آدما دیگه وقتی برای فهمیدن ندارند ، اونا همه چی رو همین جوری حاضر و آماده از مغازه ها می خرند، اما هیچ مغازه ای نیست که دوست بفروشه و به همین دلیل آدما بدون دوست موندن. اگه تو یه دوست می خوای پس منو اهلی کن..

شازده کوچولو پرسید: برای اهلی کردن تو باید چیکار کنم؟ روباه گفت: باید خیلی صبر و حوصله داشته باشی …

دیدگاه کاربران درباره رمان شازده کوچولو آنتوان دوسنت اگزوپری
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها