رمان طلوع نزدیک است دل آرا دشت بهشت
عنوان | رمان طلوع نزدیک است |
نویسنده | دل آرا دشت بهشت |
ژانر | عاشقانه |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |


دانلود رمان طلوع نزدیک است اثر دل آرا دشت بهشت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان رمان جدید این لحظه قصه جذاب زندگی دختری به نام طلوع است که جوانی را تازه در حال تجربه کردن است و خدا سخت ترین امتحانش را برایش در نظر میگیرد، مرگ پدرش سرآغاز ماجراهای عجیبیست که دست سرنوشت برایش رقم زده و در عجیب ترین زمان و مکان زندگیش گره میخورد به رادمهر محبی، عضو محبوب شورای شهر و حالا طلوع مانده و راهی که سراشیبیش تند …
خلاصه رمان طلوع نزدیک است
پاهایم را کمی بلند می کنم و پتو را زیر پاهایم می برم. نمی دانم هوای اتاق سرد است یا هوای دلم! دکمه های سرآستینش را می بندد و یقه ی پیراهن سفیدش را مرتب میکند … اتو کشیده و با وقار! توی آینه اتاق خم می شود و موهایش را مرتب می کند … نگاهمان به هم برخورد می کند … رد بخیه گوشه ی ابروی راستش به چشم میخورد و نگاهش به قول معروف سگ دارد .
به نگاه کردنم ادامه می دهم … نگاه برمی دارد … اخم می کند … مثل همیشه … فربد میرسونتت … دستم را بالا می آورم و گردنبندم را لمس می کند. بار چندم بود؟ با امروز دوازدهم … سر جمع چهار ماه … سه هفته از هر یک ماه و هفته ای یک روز ! و فربد همه اینها را می داند! … کتش را از روی صندلی برمی دارد … گلویم را صاف می کنم … آقای محبی؟ … مکث می کند اما به سمتم برنمی گردد.
با تاخیر می گویم: دانشگاه یه اردوی زیارتی به مشهد گذاشته … نمی گذارد حرفم را تمام کند … “خداحافظ”ی زیر لب می گوید و به سمت در می رود و خارج می شود … بغض به گلویم چنگ می اندازد … لعنتی من که حرف پول نزدم … با چند نفس عمیق بغضم را پس می زنم … پتو را کنار می زنم و از روی تخت بلند می شوم … لعنتی! واقعا احساس سرما می کنم … زمستان برای من همیشه ارمغان سرما خوردگی های طولانی داشته است
جلوی آینه قرار می گیرم … پیراهن سفید ساتنم بدجور دهن کجی می کند … اصلا برای چه اینها را می پوشم؟ … دلیل این همه لباس خواب های رنگ و وارنگ که فریبا خواهر فربد برایم می خرد چیست …
- انتشار : 15/12/1398
- به روز رسانی : 20/09/1403
از خواندنش لذت بردم.خانم نویسنده قلم خوبی دارند.
رمان های خانوم دل آرا دشت بهشت حرف نداره عالییه عالی این رمان خیلی با بقیه رمان ها فرق می کرد واقعیت جامعه و متفاوت ترین بودد حتما بخونید
عالی بود چه قلم زیبایی👍
رمان زیبایی هست
سلام 👋🏻💓خیلی ممنون بابت این رمان عالی تون
خیلی قشنگ بود مرسی از نویسنده محترم
خیلی قشنگ بود مرسی