رمان عاشقت میکنم
عنوان | رمان عاشقت میکنم |
نویسنده | سیده مهری هاشمی |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی، بزرگسال |
تعداد صفحه | 1995 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان عاشقت میکنم اثر سیده مهری هاشمی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
در مورد یک دختر سر به هوا و شیطون است. یک دختر که عاشق رنگ است و نقاشی میکند. در دنیای رنگی دختر قصه ما اتفاقی میافتد که همه چیز رنگ میبازد، آن هم یک عشق یک طرفه به مردی که ۱۶ سال از او بزرگتر است و هیچ جوره دل به دلش نمیدهد. حالا ببینیم در این بازی چه کسی برنده میشود، دختر بازیگوش یا پسر خشک و جدی؟ …
خلاصه رمان عاشقت میکنم
تو کارگاه کوچیکم که با اصرار فراوانم اتباری گوشه حیاط واسم درستش کردن در حال نقاشی کردنم که صدایه زنگ در باعث میشه قلم رو پایین بذارمو دستایه رنگیمو با پارچه کنار دستم پاک کنم و بیرون برم نگاهی به لباسم میندازم، به پیراهن نخی گلدار صورتی تنمه و موهامم مثه همیشه پریشون دورم ریخته. سمت در میرم و به هوای اینکه مامان از خرید برگشته در رو باز میکنم ولی مثه همیشه حدسم اشتباست و یه مرد جوون پشت دره که نمیشناسمش. دیگه واسه اینکه برم و چیزی سرم کنم خیلی دیره سرمو کمی
میکشم داخل و موهامو میدم پشت گوشم. از گوشه در نگاهش میکنم: بفرمایید… نگاهش خیره به منه ولی جواب نمیده دستم رو جلوش تكون میدم: آقا با شمام. به خودش میاد گلوشو صاف میکنه و دستی به تیشرت سفیدش میکشه: بله بفرمایید؟ -شما اومدید که بفرمایید. -چی -میگم شما اومدید در زدید امرتون؟ -آها آره من باید بفرمایم. بیچاره گیج شده خودشم نمیدونه چی میگه. -مادر تشریف دارن؟ -نه نیستن شما؟ -من پندار هستم پدرم با پدرتون دوست هستن.. -خوش بختم کمکی از دست من بر میاد؟
-شما دخترشون هستین؟ -بله آذین هستم. -چه اسم زیبایی خیره نگاهم میکنه که میگم: ممنون چه کمکی از دست من بر میاد؟ آها چیزه ای بابا حواسم پرت شد. -یه نفس عمیق بکشین درست میشه لبخند میزنه و دستی به پشت گردنش میکشه. -اومدم دنبال امانتی پدرم. -مادر در جریانن راستش من اطلاعی ندارم مادرم دیگه الانا میرسه. -باشه من منتظر میمونم. مرددم نمیدونم تعارف کنم بیاد تو یا نه من که نمیشناسمش ولی اگه تعارف هم نکنم زشته پس دلو میزنم به دریا: بفرمایید داخل. تردیدم رو از تو نگاهم میخونه که …
- انتشار : 28/07/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
رمان زیبایی بود از اونهایی که تو ذهن می مونه
فقط بعضی قسمت ها دختر داستان نسبت به سنش خیلی بچگانه تصمیم می گرفت و اینکه تاریخ ها گفته نمی شد
اما در مجموع رمان خوب و دوست داشتنی بود