رمان عروس عمارت

عنوانرمان رمان عروس عمارت
نویسندهفاطمه اشکو
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه194
ملیتایرانی
ویراستارتیم رمان بوک
رمان عروس عمارت
رمان عروس عمارت
رمان عروس عمارت

دانلود رمان عروس عمارت از فاطمه اشکو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان دختری ساده و درسخون مثل‌ مونا تو تب عشق پسری به نام‌ ساسان میسوزه که عموی اون‌ پسر، مردی به نام روزبه ست که عاشقانه مونا رو میخواد و از دور کنترلش می کنه و نمیدونه که برادرزاده ش درگیر عشق موناشه و پدر‌ مونا با منشی روزبه تصادف می‌کنه و اون‌ دختر میمیره، حالا روزبه در ازای آزادی پدر مونا، ازدواج‌ با‌ اون رو میخواد، ازدواجی که مونارو عروس عمارتش می کنه و …

خلاصه رمان عروس امارت

دستی برای عشقش تکان داد و راهیش کرد … صدای قلبش را می شنید هر بار که ساسان از او دور می شد … صدایش ضعیف می شد هر بار که او را در کنار خود می دید … کاش خدا نگیردش … کاش سهم هم شوند. آهی کشید و خیره به ماشین محو شده ی ساسان کلید را توی در انداخت و وارد شد … صدای رامبد جوان که دوبه دوبه می خواند و خندوانه را می چرخاند از خانه به حیاط می رسید که در را باز کرد و وارد شد.

پدرش هر چقدر تکرار این برنامه و حتی ضبط شده ی تو فلشش را می دید سیر نمی شد … پیک نیک وسط خانه گذاشته و مرد پشت آن از مواد توی دستش کام می گرفت …بابا … من اومدم! … هیچوقت نمی فهمید که دخترکش چقدر زجر می کشد و برای نان در آوردن چقدر جان می کند، فقط دود می کرد و تمام دستور می داد “زود بیا” و “دیر نکن ” و “من معتادم نه نامرد که دیر کنی” …

مادر میانسالش از درگاه اشپزخانه بیرون آمد و به دیوار تکیه داد: سلام مادر … خسته نباشی.به سمت مادرش رفت … محکم بو*س*یدش … او همیشه باعث افتخار خانواده ی سه نفرشان بود … مادری فداکار که همیشه عاشقانه با پدرش زندگی کرده و هیچگاه یادش نمی آمد بینشان کسی آمده باشد … با آنکه پدرش معتاد بود اما مادرش او را منع کرده بود که به رویش بیاورد و یا بخواهد کوچکش کند …

دیدگاه کاربران درباره رمان عروس عمارت
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطی
فاطی
3 سال قبل

کامل نبود ۴۹ صفحه بود
پس بقیه اش کجاست