رمان عشق هرگز نمی‌میرد (بلندی‌های بادگیر) امیلی برونته

عنوانرمان عشق هرگز نمی‌میرد (بلندی‌های بادگیر)
نویسندهامیلی برونته
ژانرعاشقانه
ملیتخارجی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان عشق هرگز نمی‌میرد (بلندی‌های بادگیر)
رمان عشق هرگز نمی‌میرد (بلندی‌های بادگیر)
رمان عشق هرگز نمی‌میرد (بلندی‌های بادگیر)

دانلود رمان عشق هرگز نمی‌میرد (بلندی‌های بادگیر) از امیلی برونته به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان کولی زاده یتیم و بی سرپرستی به نام هیث کلیف که در کودکی توسط پدر کترین ارنشاو تحت سرپرستی قرار می گیرد و کم کم عشق آتشینی مابین او و کترین در میگیرد که توسط اطرافیان سرکوب می گردد ، او که موفق به ازدواج با کاترین نمی شود ، پس از مرگ کاترین به انتقام گیری روی می آورد و …

خلاصه رمان عشق هرگز نمی‌میرد (بلندی‌های بادگیر)

همین اکنون از ملاقاتی با صاحبخانه ام برگشته ام، تنها همسایه ای که تا مسافت های دور در اطراف خود دارم … فکر نمی کنم در تمام انگلستان می توانستم یک خانه ی ییلاقی پیدا کنم که اینگونه از مردم و اجتماع دور باشد …

آقای هدکلیف و من برای تقسیم کردن این فضای خالی بین خود بسیار مناسب هستیم و در حالی که من سوار بر اسب نزدیک می شدم، چشمان بدگمان او در زیر ابروانش جمع شده بودند … گفتم آقای هدکلیف ؟ با اشاره سر به من جواب داد … من آقای لاک وود هستم ، مستاجر جدید شما در تراش کراس گرنج مفتخرم که در اولین فرصت بعد از ورودم شرفیاب می شوم

انگشتانش همچنان در جیب کتش قرار داشتند … در حالی که به دروازه تکیه داده بود و با دندانهای بسته صحبت می کرد گفت : بیایید تو! وقتی که دیدم اسبم با سینه اش به در فشار می اورد ، دستش را از جیبش درآورد تا زنجیر در را باز کند … سپس قبل از من از راه سنگی بالا رفت و در حالی که ما وارد حیاط شدیم گفت:

ژوزف اسب آقای لاک وود را بگیر و کمی شربت بیاور … من فکر کردم باید فقط یک پیشخدمت داشته باشد … علف در یمان سنگفرشها روییده بود و بنظر می رسید که فقط گله گاو آنها را کوتاه می کند … ژوزف به نظر پیرمرد بدخلقی به نظر می رسید …

بلندی‌های بادگیر
2.05 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان عشق هرگز نمی‌میرد (بلندی‌های بادگیر) امیلی برونته
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها