رمان عطر سکوت پروانه نرگس حسینی

دانلود رمان عطر سکوت پروانه از نرگس حسینی (چیکسای) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

این لحظه داستان زندگی پسری شهرستانی به نام منصور سعادت را آماده کرده ایم که به سودای بازیگری و شهرت راهی تهران می گردد و با بازی در تیزرهای تبلیغاتی به هنرپیشه معروف سینما مبدل می گردد و گذشته و خانواده را فراموش و غرق در محبوبیتش می شود، اکنون خسته از خوش نامی و سرشناسی به آپارتمان جدیدی نقل مکان می کند که پروانه و دختر 8 ساله اش در همسایگی او زندگی می کنند، غافل از اینکه سایرا دخترش است و پروانه …

خلاصه رمان عطر سکوت پروانه

آفتاب بیخ دیوار کشیده شده است و من هنوز مستاصل دم در خانه ی حاج آقا نکویی ایستاده ام … مردی که همه ی اهل محل از او به خاطر حضورش در محافل خیرین و رسیدگی به احوالات در و همسایه به نیکی یاد می کنند … خانه اش کلنگی است و به نظر قدمتی حداقل پنجاه ساله دارد … لابه لای خانه هایی که هرکدام پیشتر یا پستر ساخته شده اند، رنگ و لعاب در باریک فلزی اش با آن خطوط کج و معوج و نقش و نگار درهم برهم، عجیب حس و حال گرم و آشنایی دارد

انگار نه انگار که اولین بار است پا گذاشته ام به این کوچه ی شش متری که در و دیوارش بوی کهنگی تاریخ می دهد … چند ساعتی است که کار و زندگی ام را تعطیل کرده ام و با دلی بیقرار و ناآرام و غیظی مهار نشدنی در کوچه پس کوچه های کج و کوله ی یکی از محله های قدیم تهران مانند مرغ سر بریده از این طرف به آن طرف بال بال می زنم … سرم را بالا نمی گیرم … عینک آفتابی را از چشمانم برنمی دارم و کلاه سایه باندار را از خودم جدا نمی کنم

چشم هایم را مستقیم داده ام به جدول باریک کنار خیابان تا مهمان نگاه های ذره بینی عابرین نشوم … نگاهم باز روی دیوار می افتد … آفتاب خودش را از دیوار بالا کشیده است، ولی انگار امروز، شهر در کوره افتاده است از گرما … کوچه عجیب تبدار است و نسیم غریب بیجان است … تا چشم به اطراف می گردانم، نگاهی تلسکوپی شکارم می کند و من مجبور می شوم راهم را کج کنم …