رمان علقه

عنوانرمان علقه
نویسندهمهدیه بخشی
ژانرعاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحه863
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان علقه اثر مهدیه بخشی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

علقه روایت زندگی زنی به نام (رخشید) است که زندگی عاشقانه‌ ای با همسرش دارد، اما طوفانی از راه می رسد و به زندگی او میزند، ناگهان فیلمی از راه می رسد، فیلمی ممنوعه از او که زندگی‌اش را دگرگون می کند و …

خلاصه رمان علقه

تمام شب خواب رخشیدی را میدید که با پای برهنه طول خیابان را به دنبال او میدوید. با صورتی غرق اشک با چشم هایی که با هراس همه جا را تند و بی تامل نگاه می کرد با دست هایی که از شدت استرس مدام به هم میپیچیدشان‌. صبح با صدای یک دسته مینا از خواب بیدار شد. نور خورشید از پنجره‌ی روبه روی تخت درست توی چشم هایش تابیده و با سوزنی نامرئی به بیداری وادارش می کرد. کلنجار با خورشید درست مثل کلنجار رفتن با رخشید بود. هر دو در عین حال زیبایی در به مقصد رساندن

هدفشان مصر بودند. ملحفه را کنار زد و نشست. پاهایش را از تخت آویزان کرد و به پنجره ای که پرده های صورتی چهارخانه داشت خیره شد رخشید با چه ظرافتی این پرده را دوخته و نصب کرده بود. آهی کشید و دست هایش را مشت کرد. مشت هایش می‌لرزید بی اختیار حرف های جواد توی سرش جان گرفت او چاره ای جز پیروی نداشت. جواد به او گفته بود اشتباه کرده است. باید همان شب اول قال قضیه را میکند و رخشید را ترک میکرد با بهانه ای که جور شده بود، به نظر جدایی راحت تر میآمد؛

اما او نمی‌توانست او نمی‌توانست یکدفعه از کسی که جانش به جان او بسته بود به این راحتی ها جدا شود. او نمی‌توانست این دوری این رنج و این عذاب را تحمل کند. این جدایی درد داشت. صدای ویبره‌ی گوشی اش را در پس زمینه‌ی افکارش میشنید اما آنقدر در خاطراتش فرو رفته بود که انگار صدای گوشی از دنیای دیگری بلند شده است. لرزش ممتد گوشی آنقدر ادامه داشت که بالاخره او را به خود آورد. دستش را از روی زانویش برداشت و به دورو بر نگاهی انداخت اصلا یادش نمی‌آمد گوشی را کجا گذاشته است!

دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است

دیدگاه کاربران درباره رمان علقه
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها