رمان غبار مهدیه بخشی

عنوانرمان غبار
نویسندهمهدیه بخشی
ژانر عاشقانه , اجتماعی , هیجانی , معمایی
تعداد صفحه477
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان غبار
رمان غبار
رمان غبار

دانلود رمان غبار از مهدیه بخشی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

پیشنهاد ویژه ما در این ساعت رمان عاشقانه هیجانی، معمایی از داستان زندگانی دختری به نام مهراست که در موقعیتی بدی از زندگی مجبور به ازدواجی می شود که باب میل خودش و خانواده اش نیست، در میانه‌های این داستان راز سر نهفته‌ی مهرا فاش می‌شود و اتفاقات پر از تعلیق و پر از غافلگیری توی داستان شکل می‌گیرد که …

خلاصه رمان غبار

صدای پاشنه ی بلند کفش هایم در فضای خالی پارکینگ می پیچید … این کفش های لعنتی پدر پاهایم را در آورده بود ، محض کلاس گذاشتن مقابل خانم دکتر شیک و با وقار ، پوشیده بودمشان ولی در واقع این کفش های ده سانتی چیزی از انگشتان و ناخن های پاهایم باقی نگذاشته بود … نگاهم را بین ماشین های پارک شده در پارکینگ چرخاندم … حالا باید چطور پراید سفیدم را از مابین این همه پراید سفید پیدا می کردم ؟

ریموت را زدم و چراغ های ماشین از دور برایم چشمکی زد … به طرفش دویدم … دوست داشتم هر چه سریعتر به ماشین برسم تا این کفش های لعنتی را از پاهایم آسیب دیده ام بیرون بکشم … در ماشین را که باز کردم ، چیزی درون اتومبیل شاسی بلندی که کنارم پارک شده بود تکان خورد و توجهم را جلب کرد … از پنجره اش به صورت نامحسوس ، از گوشه ی چشمم ،همانند دزدان ، داخل ماشین را نگاه کردم

اول ترسیدم مرد یا زنی داخل ماشین نشسته باشند و مرا به فضولی متهم کنند اما وقتی چشمانم به چشمان معصوم کودکی هفت هشت ماهه که روی صندلی کودک نشسته بود و چشمانش از گریه سرخ و صورتش کبود شده بود ،حیرت زده کامل به سمتش چرخیدم و داخل ماشین را با دقت نگاه کردم … هیچ کس بجز آن کودک درون ماشین نبود ، کودکی که انگار برای کشیدن نفس ، هوا کم آورده بود …

دیدگاه کاربران درباره رمان غبار مهدیه بخشی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها