دانلود رایگان رمان فادیا (هزارتو) اثر ز.م معجزه
دانلود رمان فادیا (هزارتو) اثر ز.م معجزه به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
هم اکنون داستان دختری مغرور را می خوانید که برای فرار از خلافکاران به مردی مسیحی و خشنی پناه می برد که شرط مرد برای محافظت از او ازدواجی قرادادی است، اما آن مرد او را …
خلاصه رمان فادیا (هزارتو)
حالا که تنها شده بودم بیشتر از همیشه ازارم میداد و دست از خواسته های نادرستش برنمیداشت … اهی کشیدم و با غیض دستهای قفل شده دور زانوم رو بازکردم و کمی از ماسه ها رو گرفتم بین مشتام … بدجوری دلم میخواست جای ماسه های فراری مسبب این روزام رو بگیرم بین مشتام و لهش کنم … حمود رو له کنم … با یاد حرف رزا که با اون لهجه ی
ایتالیاییش میگه نه که خیلی زورشو داری خنده ی تلخی رو لبم نشست
اره من زور و توانش رو نداشتم من فقط میتونستم از دستش فرار کنم … تا کیاش رو نمیدونم ولی … ولی من نمیخواستم زن ادمی مثل حمود باشم … نمیخواستم … برای من ازدواج با ادمی مثل اون از مرگ بدتر بود … یه مرگ تدریجی … بازم
چشمام به سوزش افتاد و سرم رو بالا گرفتم و لب زدم: خدایا کمکم کن …
باحس نشستن کسی کنارم چشم از اسمون گرفتم و خواستم بلند شم که دستی رو بازوم نشست و من رو به پایین کشید که شدت رو ماسه ها افتادم … شوکه و وحشت زده برای لحظه ای نفسم حبس شد و وقتی صدای نحسشو کنار گوشم شنیدم برگشتم به این دنیا و دندونام و بهم سابیدم که جیغ نزنم …
خوب بود