رمان فانوس دریایی
رمان فانوس دریایی رمان فانوس دریایی

رمان فانوس دریایی

دانلود با لینک مستقیم 1 0
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
رمان فانوس دریایی
نویسنده
بهاره حسنی
ژانر
عاشقانه
ملیت
ایرانی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
791 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'رمان فانوس دریایی' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود رمان فانوس دریایی اثر بهاره حسنی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

لی لی به دلیل چاقی اش نامزدی اش بهم می‌خورد و لی لی به همین خاطر دست به رژیم غیر اصولی می‌ زند که دچار بیماری می‌شود و بعد از غذا دچار عذاب وجدان می‌شود. در یک مهمانی با پسری آشنا می‌شود که دکتر رژیم است و با وجود مشکلات زیاد خودش به لی لی کمک می‌کند تا این بیماری را درمان کند ...

خلاصه رمان فانوس دریایی

تمام هفته را در حالتی بودم مثل اینکه می‌خواستم کاری را بکنم، ولی در عین حال نمی‌خواستم دو دل بودم و بارها تا خیابان نارمک رفته و دوباره برگشته بودم تا اینکه بالاخره چهارشنبه، به مطبش رفتم. یک ساختمان نوساز و شیک بود. مطبش همراه با دفتر یک وکیل بود هر دو در یک ساختمان بودند و یک منشی داشتند که احتمالا از هر دو نفرشان حقوق می‌گرفت. منشی که به نظر می‌رسید بیشتر از همه نیاز به مشاوره تغذیه داشته باشد، گفت که منتظر باشم و دو نفر جلوی روی من هستند. نشستم و سعی

کردم تا به چین و طبق چربی های منشی، نگاه نکنم. اگر من نصف اعتماد به نفس او را داشتم، الان این جا نبودم هفت قلم آرایش کرده بود و با آرامش و اعتماد به نفس کامل، با همه برخورد می‌کرد انگار نه انگار که تقریبا صدکیلو بود. دو نفر قبل از من، یک نفرشان یک بچه خیلی کوچک بود که به نظر می‌رسید سوء تغذیه دارد و انقدر لاغر بود که چیزی نمانده بود بکشند و دیگری هم، یک خانم مسن بود که دو صندلی را با هم اشغال کرده بود. مادر بچه لاغر و خانم مسن، هر دو با تعجب به من نگاه کردند. به احتمال زیاد به این فکر

می‌کردند که چرا من به آنجا آمده ام. منی که هیکل سوپر مدل‌ها را داشتم. سرم را در گوشی کردم تا نگاه‌ هایش را نبینم. اما آنچنان ناآرام بودم که برخاستم و پایین رفتم. تاکسی گرفتم تا به خانه برگردم منصرف شده بودم اما هنوز چند متر نرفته بود که گفتم نگه دارد تا پیاده شوم چون چیزی را فراموش کرده ام. دوباره پیاده به ساختمان برگشتم و حدود نیم ساعتی را در راه پله ها با خودم جنگیدم تا عاقبت دوباره به داخل برگشتم و روی صندلی نشستم حدودا یکساعت نشستم مشخص بود که وقت زیادی را برای هر مراجع ...

باکس دانلود

دسترسی به دانلود با خرید تکی یا خرید اشتراک ویژه امکان پذیر است

خرید تکی و دانلود 35,000 تومان
خرید اشتراک ویژه و دانلود

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پانی
پانی
1 سال قبل

رمان زیباییه پیشنهاد می کنم بخونید

مهسا
مهسا
1 سال قبل

رمان زیبایی هست

صادق هدایت