رمان فتان خزر
عنوان | رمان فتان خزر |
نویسنده | فرزانه شفیع پور |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 460 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان فتان خزر اثر فرزانه شفیع پور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ساحل دختری از طبقهی پایین جامعه هست که در یکی از روستاهای شمال کشور زندگی میکند و به واسطهی یکی از آشنایان پای اش به ویلای بزرگ و خانوادگی سردار باز میشود و با اتفاق هایی که بین او و سامین میافتد ساحل از خانواده دور شده و به تهران میرود …
خلاصه رمان فتان خزر
شوق کوچک در قلبش نشست و سمت چایساز قدم برداشت. سرش را خم کرد و کنار صفحه اش به دنبال کلید گشت تا روشنش کند. آنقدر هول شده بود که فراموش کرد ابتدا داخل کتری را بررسی کند تا مطمئن شود، آب دارد! استرسی نامحسوس زیر پوستش دوید که ناشی از عدم تمایلش به اشتباهی دیگر بود تا به واسطهی آن دگر بار مورد استهزا آن مرد عجیب قرار نگیرد خوب که اطراف چای ساز را بررسی کرد متوجه دکمه ای شد که روی دستهی آن تعبیه شده بود و به سرعت آن را فشرد که چراغ کوچک کنار صفحه روشن شد
لبخندی از سر رضایت روی لب هایش نشست و شصتش را برای چای ساز بالا برد. _اینه… _با خودت حرف میزنی؟! قلبش محکم به دیوار سینه اش کوبید و با دهانی که تا انتها باز شده بود به طرف سامین چرخید او اینجا چه میکرد؟! مگر آن جسم پر مو را به حیاط نبرده بود؟! سامین با جدیت نگاهش میکرد و ساحل وقتی نگاه براق و خندانش را دید، ابروهایش را درهم کشید. _چیه؟ لحن طلبکار و غیر دوستانه ساحل تعجب سامین را برانگیخت و با بهت به نگاه جنگ ستیزانهی دختر چشم دوخت! سامین بعد از قدری تعلل
قدمی پیش آمد و دست هایش را در جیب شلوارش فرو برد. در همین مدت کوتاه که از آشنایی آن ها میگذشت؛ ساحل به خوبی دریافت که این مرد علاقهی شدیدی به این سبک ایستادن دارد که دست هایش را در جیب هایش فرو کند و صاف و مقتدر بایستد و با جدیت به طرف مقابلش نگاه کند! در حالت عادی هم آن قدر جذبه داشت که ناخواسته ساحل را تحت تأثیر قرار میداد و زبانش را برخلاف همیشه بند می آورد! -فکر نمیکنی این سبک حرف زدن برای یه خانم مناسب نیست؟! ابروهای ساحل که گره خورده بودند. باز شدند و …
- انتشار : 18/08/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403