رمان فریال

دانلود رمان فریال اثر رویا احمدیان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

فریال یک دختره آزاد و شر و شیطون ِنوزده ساله است که با مرگ مادربزرگش، بعد از سیزده سال بر میگردد و پیش خانواده پدریش زندگی می‌کند! اما به یک ماه نرسیده، عاشقِ پسر عموی مذهبی و خود پسندش که از قضا توی همان خانه و همراه آنها زندگی می‌کند میشود، زمانی که حاج میران هم عاشق می‌شود همه چیز تغییر می‌کند …

خلاصه رمان فریال

میران دستی به ته ریشش کشید. این همه تعریف و تمجید آخرش این شد معصومه خانم نمیخوام دورت بگردم مشکلی ندارم الحمد الله…. سگرمه های معصومه درهم رفت. شب میای شب ،میری هیچ کس هم نیست به لقمه نون و یه لیوان آب دستت بده؛ اونوقت مشکل نداری میران که از جایش برخاست الحمد الله گویان قصد رفتن کرد، معصومه با چابکی از جایش بلند شد. الهی بشکنه این دست که نمک نداره… یه عمر بچه بزرگ کن به عمر واسش غصه بخور و با خون دل بزرگش کن که فردا روز جوابت و نده میران با کلافگی دستی به موهایش کشید.

من زن بگیرم پسر خوبی شدم خانم جان!! چشمکی رو به فریالی که در دل داشت معصومه خانم را فحش میداد زد و آرام تر لب جنباند از همین نوهات سوال کن من اصلا وقت این قرتی بازیا رو دارم؟! دختر و نمیشه که منتظر گذاشت… گیر سه پیچ دادی آخه نوکرتم… من نمیتونم واسه عشق و عاشقی و این صوبنا وقت بذارم خودت آستین بالا بزن اصلا! فریال که هیچ رغبتی برای شنیدن ادامه بحث نداشت پشت چشمی برای میران نازک کرد تو که راست میگی انگار آمار دوس دخترای جناب عالی دستمون نرسیده… جا نماز آب نکش پسر عموا میران اخمهایش قیام کردند.

چقد پررو شدی بچه… بلد بودی به لقمه غذا بار بذاری الان ننه اینجوری هر روز گوش منو نمی پیچوند. فریال همانجا با پرخاشگری و خوي هميشه سرکشش برگشت و به میران گفته بود آشپزی بلد است. تنها بخاطر اینکه میران زن نگیرد حاضر بود هرکاری بکندا حالا یک چاخان که به جایی بر نمی خورد. میران گفته بود باید ثابت کند و فریال از آنجایی که اهل کم آوردن نبود گفته بود هرکاری لازم باشد برای اثبات انجام می دهد. قرار بر این شد برای ناهار فریال ،زرشک پلو درست کند.