رمان قلب یخی
عنوان | رمان قلب یخی |
نویسنده | فرزانه فرخ پور |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1227 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان قلب یخی اثر فرزانه فرخ پور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
امین که مخالف سرسخت ازدواج هست، در یک نگاه عاشق شده و تن به زندگی مشترک می دهد، اما قضاوت اشتباه و عجولانه او به همسرش (عسل) تهمت، خیانت و اعتماد بی جا به کسی که در ظاهر دوست اوست در آخر ارمغانی به جز پشیمانی برایش ندارد، اما پشیمانی هیچ وقت سودی نداشته و ندارد و همیشه فرصت برای جبران نیست و گاهی یادمان میشود، فراموش میکنیم که خیلی زود دیر میشود …
خلاصه رمان قلب یخی
رفتن سهیل طولانی شده بود.. امیر ساعتی پیش به منزل آمده… او هم از دیدن وضعیت ثنا عصبانی… ناراحت و البته مشکوک شده بود. ثنا دیگر طاقت نیاورد و خود را در آغوش پدر انداخت و یک دل سیر گریه کرد. امیر ساعتی با او حرف زد و ثنا در خلوت از رفتارهای بد امین گفت.. از شک هایش از سخت گیری هایش از بی خبر بودنش.. از اینکه به امید آن ها پا در این خانه گذاشته از اینکه چقدر خوشحال وجودشان است.. از همه چیز گفت،
غیر از آن فیلم نتوانست بگوید.. گلویش خشک شد.. امیر حرفی نزد.. چیزی نگفت و با چهره ایی که معلوم نبود به چه چیز فکر می کند، از اتاق ثنا خارج شد. ثنا از سکوت پدر سر در نمی آورد. امیر دلداریش نداده بود نگفته بود همه چیز درست می شود نگفته بود نگران نباش دخترم من هستم… نگفته بود تا من هستم نگران چیزی نباش… نگفته بود مگر پدرت مرده که تو اینجور اشک بریزی… روی تخت یک نفرها ش دراز کشید. روی تخت دوران
خوش دختری اش.. کم کم مسکنی که خورده بود اثر کرد و چشمانش گرم خواب شد… گرم خوابی پر کابوس… پر دغدغه… پر از عرق کردن و لرزیدن… تو برام خورشید بودی، توی این دنیای سرد گونه های خیسم و دستای تو پاک می کرد حالا اون دستا ،کجاست اون دوتا دستای خوب چرا بی صدا شده، لب قصه های خوب صدای ترمز ماشین خبر از آمدن سهیل میداد.. نمیدانست چقدر خوابیده و چقدر منتظر آمدنش شده.. عرق سردی بر تنش نشسته بود …
- انتشار : 04/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403