رمان قناری خاموش
عنوان | رمان قناری خاموش |
نویسنده | نگین صحراگرد |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی، هیجانی |
تعداد صفحه | 1091 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان قناری خاموش اثر نگین صحراگرد به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
درباره وکیلی جوان است که با قبول کردن پرونده طوفان مردی که به قتل نامزدش متهم است وارد جریاناتی میشود و…
خلاصه رمان قناری خاموش
از شدت استرس برای بار چندم به ساعتم نگاه کردم، هنوز نیم ساعت دیگر تا شروع دادگاه مانده بود و خبری از طاها سمیعی نبود. استرس نتیجهی دادگاه لحظه ای دست از سرم برنمیداشت از شدت استرس، از روی صندلی پلاستیکی و زرد رنگ بلند شدم و بعد از چند بار قدم رو رفتن، باز نشستم. راهروی عریض و طویل و شلوغ دادگاه برایم مکانی آشنا ولی ناخوشایند است. روزهای زیادی را در این راهرو گذرانده ام و به آن عادت دارم ولی نمیدانم این فشار عصبی و نگرانی برای چیست؟ شاید چون خانوادهی ساره و آن پسر عموی
مزخرفش رو به رویم نشسته اند و سنگینی نگاهشان آزارم میدهد. با دیدن طاها سمیعی که با عجله به سمتم میآمد، آسوده نفس عمیقی کشیدم جلویم ایستاد و در حالی که سینه اش از کمبود هوا تند بالا و پایین میشد و عرق از سر و رویش میریخت، گفت: «دیر… که… نکردم؟ -نه، هنوز بیست دقیقه دیگه تا شروع دادگاه مونده. طاها سمیعی که حالا نفسهایش منظم تر شده بودند، با خیال راحت روی صندلی کنارم نشست و تازه آن موقع چشمش به خانواده ساره افتاد دوباره بلند شدو کیفش را روی صندلی گذاشت و با قدمهایی
آرام به طرفشان رفت و با متانت و احترام مشغول احوال پرسی با آن ها شد. خیلی سرد جوابش را دادند و او بی آن که ذره ای ناراحت شود، برگشت و کنارم نشست. -طوفان رو هنوز نیاوردن؟ بار دیگر نگاهی به ساعت کردم و جواب دادم: نه ملاقاتش کردید؟ چشم هایش برق زد و لبخندی روی لبش نشست. موهای مشکی اش را عقب داد و مرا یاد موهای طوفان سمیعی انداخت. الحق که طاها سمیعی ورژن جوان تر و ملایم تر است. طوفان سمیعی: آره، دیدمش بازم ممنون که راضیش کردید. این لطفتون رو یه جوری جبران میکنم …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 11/07/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403