رمان لالایی مادرانه
عنوان | رمان لالایی مادرانه |
نویسنده | پگاه مرادی |
ژانر | عاشقانه , اجتماعی |
تعداد صفحه | 854 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان لالایی مادرانه از پگاه مرادی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
هم اکنون پیشنهاد ویژه این لحظه رمان بوک داستان دختری به نام پریسا که زندگی اش بی دغدغه و در آرامش می گذرذ اما یکباره با ورود بچه خواهرش دستخوش تغییراتی می شود …
خلاصه رمان لالایی مادرانه
به یاد دارم از وقتی چشم باز کردم آن ها همیشه کنارمان مانند اعضای خانواده حضورشان پررنگ بود … همیشه خانه یکی بودیم ، چه آن زمان که مادر بود و چه حال که نیست خاله بود و همیشه مادرانه هایش را خرجمان می کرد وقتی بود کمتر دلتنگی مادر را می کردم …. به سوی اتاق رفتم و لباس هایم را عوض کردم . در آینه به تصویرم نگریستم صورت گردی داشتم
پوست روشن ، دو چشم عسلی رنگ و بینی کوچک که به لب های صورتی و برجسته ام می آمد … کمی به خود رسیدم و موهای لخت و خرمایی رنگم را بستم شال حریر سر کردم و از اتاق خارج شدم …هنگامی که برگشتم کنار خاله نشستم: پریا جان خیلی خوشحالم می بینمت دخترم چند وقته نیستی ؟خوش می گذره ؟ … لبخند زدم ! … حق دارید من رو باید ببخشید به قدری تو کارهای بیمارستان غرق شدم که اصلا نمی دونم کی شبه کی روز
ساناز و سوگل؛ دو دخترش که هم سن و سال من بودند، کنارم آمدند و بههمیشه سالمت باشی دختر قشنگم … شوخی سر به سر گذاشتند … ساناز چشمکی زد … چه خوشگل شدی طرف … پشت چشمی برایش نازک کردم ! … چشم بصیرت می خواست زیباییی های منو ببینی ساناز چه خوب امشب چشمات باز شد به حمد الهی! … لبخند خاله عمیق شد …
- انتشار : 30/01/1399
- به روز رسانی : 20/09/1403
با عرض پوزش از نویسنده عزیز
چند صفحه ای خوندم اما اصلا دلنشین نبود!!!!!!!
خیلی خیلی مصنوعی و الکی بودن شخصیتها
اصلا باهاشون ارتباط نمیگرفتی!!!
البته این نظرمنه شاید یکی خوشش اومده باشه از این رمان!!