رمان مادرم دوبار مرد
عنوان | کتاب مادرم دوبار مرد |
نویسنده | الیف شافاک |
ژانر | ادبی، زندگینامه |
تعداد صفحه | 367 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان مادرم دو بار مرد اثر الیف شافاک به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
این کتاب روایت داستان اکثر خانواده های ترک و همچنین ایرانی است، زیرا امروزه تفاوت نسل سبب شده فرزندان در مقابل خانوادههایشان قرار بگیرند. در این داستان ویژگی هایی از جمله شرافت و غیرت که بیشتر مربوط به کشورهای جهان سومی و شرق دنیا است شخصیت های داستان مادرم دو بار مرد را درگیر خود کرده است. این خانواده با وجود مهاجرت به کشوری مدرن و امروزی ریشههای فرهنگی شان را فراموش نمی کنند و در مقابل جامعه جدید مقاومت می کنند.
خلاصه رمان مادرم دو بار مرد
آدم دوران کودکی خود را پاره پاره میان دو پدر گذراند: پدر گیج و پدر هشیار. هر دو در یک بدن زندگی میکردند اما مثل شب و روز با هم متفاوت بودند. این اختلاف فاحش در شخصیت “بابا”، باعث شده بود آدم خیال کند نوشیدنی که پدر هر شب مینوشد، یک نوع نوشیدنی جادویی است با این تفاوت که این اکسیر قورباغه را به پادشاه و یا اژدها را به جادوگر تبدیل نمیکرد در عوض باعث میشد که بابای مهربان به شخص غریبه ای بدل شود. بابای هشیار شانه خمیده ای داشت و بسیار پرحرف بود.
دوست داشت بیشتر وقت خود را کنار پسرانش بگذراند طارق و خلیل و آدم. هر وقت میخواست به جایی برود یکی از پسرانش را با قرعه ای سرشار از عشق انتخاب میکرد و میبرد پسر خوش شانس نیز دوستان پدرش را میدید، در خیابان “استقلال” قدم میزد و بعضی وقت ها به محل کارش نیز سر میزد. گاراژی نزدیک میدان تقسیم” که پدر به عنوان سرکارگر در آن مشغول به کار بود. اتومبیل های گران قیمت و شیک با اسم های عجیب و غریب برای تعمیر و یا تعویض قطعات وارد گاراژ میشدند:
” شورلت بیل ایر”، “بیوک رود مستر”، کادیلاک فلیت “وود” یا “مرسدس بنز” جدید. خرید این اتومبیل ها کار هر کسی نبود، مگر این که یکی از سیاسیون، تاجران، کازینو دارها و یا بازیکنان فوتبال باشد دیوار گاراژ پر بود از عکس کارگرانی که در کنار این مشاهیر عکس یادگاری گرفته بودند. بعضی وقت ها آدم به همراه پدر به چایخانه محل میرفت و دمنوش ثعلب، دمنوش نمدار و گاهی هم چای ساده می نوشید. آنجا مردانی در همه سن و سال را میدید که یا مشغول تخته یا دومینو بودند و یا در بحثی نظر میدادند …
- انتشار : 07/04/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403